خوابم میاد

چایی؟؟

۱۰۱ مطلب با موضوع «چای کیسه ای» ثبت شده است

چای کیسه ای 36

 هیچ کس، هیچ احدی.

وضعیت پستهای من:

این یه عکس از وضعیت بازدید پستهای بنده است:

میبینی چطور میتازه. هر وقت نگاه ش میکنم حس میکنم همین الان که بیاند اینجا رو ببندند. نظرات داشت، خیلی هم استقبال شد ولی نظرات ش دیگه داشت اذیت کننده میشد. یکی میگفت از کجا پیدا کنم. یکی میگفت از اون خشن ها معرفی کن. بنده هم اصلا تو فکر یه پست دیگه از بی ال ها نیستم. 

این هم وضعیت پستهای ناکجا آباد موعود ام:

امیدوارم پستهای انالیز طوریم، مثل پست بی ال خوب بتازه. خخخ. اگه نشد هم پستهای دیگه ام خوب بتازه:""""""""""""")

قضیه میم بالا رو هم میدونید دیگه. برای کسایی که نمیدوند، هردوشون تیراندازهای المپیک امسال هستند. سمت چپی یه خانم از کره است که یه لنز و یه کاور برای تیراندازی بهتر، استفاده کرده و سمت راستی هم یه اقا از ترکیه است که با یه دست تو جیب ش، اومده و مدال نقره رو هم برده. فکر کنم خانمه چیزی نبرده وگرنه جایی مینوشتند.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 17 Mordad 03

    چای کیسه ای 35

    تو خونه ما فصل ها چطور میاند.

    پاییز : یا مامان خودش رب درست میکنه

            یا دنبال کسی که رب درست و حسابی درست میکنه.

    زمستون : روشن کردن بخاری

    بهار: تمیز کردن جاهایی که حتی یادت نمیاد وجود داشتند.

    تابستون: قطع شدن اب و برق

    خونه شما، فصل ها چطور خودشون رو نشون میدند؟؟

    با تمام اینها، این فصل رو هم سر میکنیم

    و در کنارش، یه چایی هم سر میکشیم

  • ۵ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 2 Tir 03

    کانالهای یوتوب دوستداشتنی من ۲

    یه بار این پست رو گذاشتم و با خودم گفتم از اونجایی که کانالهام زیاد شدند، باز هم بزارم.

    پس اگه اون یکی رو ندید، از اینجا میتونید ببیند.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Tuesday 25 Ordibehesht 03

    من موتور ام تو چطوری؟؟

    سلام دوستان بیانی من. چه اونهایی که رفتند، چه اونهایی که هستند. احوالتون چطوره؟؟ من همون طور که گفتم موتور ام و در حال گاز دادن به این ور و اون ور هستم. بعضی وقت ها هم بنزین تموم میکنیم و میوفتیم رو تخت یعنی میرم پارکینگ یا میریم پمپ بنزین البته بعد اذان.

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Monday 20 Farvardin 03

    چای کیسه ای 33

    فقط اونجای رمان خوندن که نویسنده بالاخره مشخصات کارکتر رو میده مثل رنگ مو.

    مثلا من تو کتابخانه نیمه شب، شخصیت رو با مو های قرمز تصور کرده بودم که یهو نویسنده گفت مو هاش سیاه.

    حالا بیا اون رو درست ش کن.

    این هم تعریف و تمجید وی در موردش.

    امسال، این کتاب رو دست یه دختری تو مینی بوس خوابگاه مون، دیدم. بهش گفتم خیلی کتاب خوبی و انتخابت درسته :)

    اون لحظه فقط به این فکر کردم که اگه مشکلی داره، مشکل ش حل بشه.

    حالا یکی دیگه.

    فقط اونجای انمیشین/ انیمه نگاه کردن که شخصیت مورد علاقه ات مییره  یا حالا اخرش قول یه چیزی رو میدند که بعدا مشخص میشه ولی نه تنها قسمت و فصل بعدی نداره بلکه منبع ش فیلم نامه اش، نه ناولی نه بازی، هیچی. خودتی و خودت.

    مثلا ما چند سال پیش انمیشین لولی راک رو نگاه میکردیم، اخر فصل دو، شخصیت مورد علاقه بنده، خودش رو فدا میکنه و میمیره، اخر فصل دو هم این نوید رو میداد که فصل بعدی در کار هست ولی اون فصل نه تنها نیومد بلکه هیچ کس یا هیچ چیز نیست که بگه خب بعدش چی :"

    راستی، انیمه یوری در یخ، بقیه اش اومد؟؟؟

    یکی دیگه هم بگم.

    فقط اونجا که یه ساعت مونده به امتحان میفهمی که امتجان هم شفاهی و هم کتبی ولی تو برای کتبی ش اماده بودی.

    بدتر شد که.

    یکی هم شما بگید.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 25 Bahman 02

    چای کیسه ای 32

    خیلی وقت پیش که داشتم به صورت خیییییلی ناگهانی تلویزیون، شبکه استانی مون، سهند رو نگاه میکردم.

    دیدم داره فیلم چینی های زمان 13 سالگی های من رو میده. البته مال امروزی هاش هم انچنان تغییر نکرده. حالا هرچی بزن بزن و پرواز با عناصر سنتی طوری بودش.

    و کنارش ش زده بود بالای 16 سال و من دقیقا این شکلی بودم که داداش. من خودم. سوم ابتدایی میخوندم. از مدرسه میومدم خونه و در انتظار ناهار، میزدم شبکه دو، فیلم بزن بزن های بروس لی، جکی چان و فیلم چینی های این شکلی میدیدم. چی داری برای خودت میبافی ؟؟

    یا من عاشق اینجور فیلم ها بودم یا اینکه برام فرق نمیکرد کی کی رو میزنه :/

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Tuesday 7 Azar 02

    الهی خوشبخت بشی.

    الهی خوشبخت بشی.

    این جمله رو خیلی شنید

    ولی تا حالا از خودتون پرسیدید که من که خوشبخت هستم. منظورش چی؟؟

    بیشتر افراد این جمله یا ارزو رو به ازدواج معنی میکنند و بیشتر مردم هم همین منظور رو دارند.

    ولی اگه کسی نخواد ازدواج کنه یا خوشبختی رو تو ازدواج نبینه چی؟؟

    شاید اونها در مقابل این جمله فقط یه لبخند مصنوعی بزن و تو ظاهر بگه ممنون ولی تو باطن این ارزو که از ته قلب اومده رو دفع کنه.

    خب. نه، البته که نه.

    من اینکار رو کردم و فقط برای یک لحظه احساس بدبختی تو زندگی عادیم کردم.

    و از روز به بعد وقتی کسی بهم گفت، الهی خوشبخت بشی.

    من تو ظاهر یه لبخند میزنم و میگم ممنون ولی تو باطن میگم تو درس و زندگی نه فقط در ازدواج.

    در واقع نیروی مثبتی که برای من فرستاده رو دفع نمیکنم عوض ش به شکل دیگه ای از انرژی مثبت، تغییر ش میدم.

    پس این نیرو ی مثبت رو حتی اگه به انرژی و این جور چرت وپرت ها ایمان ندارید، حداقل باطن اند پس ش نزنید.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 27 Aban 02

    چای کیسه ای 31

    فقط اونجای ظرف شستن که تموم کردی و داری یه نفس راحت میکشی، که یهو نفس ت قطع میشه. چون پشت سرت رو نگاه کردی و دیدی که در قابلمه یا خود قابلمه رو نشستی:/

    و اینجوری یاد میگرید که باید هر از گاهی اون هم وقتی لازمه پشت سرمون رو یه نگاه بیندازیم.

  • ۸ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 8 Mordad 02

    بیدار شید، من اومدم

    سلااااااااااااام دوستان بیانی عزیزم. حال و احوال تون چطوره؟؟

    چیکار ها میکنید؟؟ تابستون خوش میگذره؟؟

    از الان اومدم تا روز هایی که نبودم رو جبران کنم.

    پست هایی که قول داده بودم رو پست کنم و

    پست هایی که همواره میزارم رو.

    ممکنه یه تغییراتی در اینده در کار باشه.

    با یه لحظه هم که شده خوشحال شید چون من اومدم خخخ.

    میدونید باید به این تعطیلات وبلاگی میرفتم، خیلی خوب بود با اینکه میخواستم بیام

    و پست بنویسم ولی باعث شد روی درس هام متمرکز تر بشم. شاید فقط تابستون ها اومدم وبلاگ!!

    و همچنین احساس میکردم پستی که دارم مینوسم چرت و پرت هستش

    و مثل لایو اکشن های مسخره دیزنی میمونه که انگار یه پستی نوشتم

    و منتشرش کردم که بگم اره من هم پست مینوسم.

    با این حال وبلاگ وینکس قراره پوستم رو بکنه:")

    نه اینکه وبلاگ نویسی کار بدی باشه فقط از اینکه نمیزاره به بعضی از کار هام برسم، اذیت میکنه.

    تابستون قراره سینمایی های جالبی بیاد و

    ما هم میتونیم از خوندن نظرات مردمی که رفتند سینما و دیدند، کیف کنیم.

    مثل سنمایی باربی که هم برای دوستداران باربی و هم برای دوست ندار های باربی توصیه شده،

    سینمایی جدید حاج نولان که نولان گفته بعد دیدن ش قراره دهن تون باز بمونه و زبان تون قاصر خواهد بود.

    دو تا شون هم قراره تو یه روز اکران بشند خخخخ.

    سینمایی جدید پیکسار به اسم عناصر، اینبار رفتند سراغ " اگه عناصر احساس داشتند".

    انگار قبلا بازی بوده یا از یه بازی الهام گرفتند.

    روز اولی که اسم ش رو دادن بیرون، یکی تو کامنت های ایستا اون پست، نوشته بود که

    " من میدونم که آواتار میتونه دنیا رو نجات بده. اوا، اکانت رو اشتباه اومدم". بامزه بود خخخخ.

    لایو اکشن پدرم مون رو دراورد پری دریایی از دیزنی هم بالاخره قراره دیجیتال ش بیاد

    تا ما هم نگاه کنیم، وقتی نگاه کردم، یه پست کلی برای ش مینویسم.

    ولی عوض ش سینمایی دوم مردعنکبوتی مایلز قرار نیست به این زودی بیاد.

    بیاد یا نیادش مربوط نیست چون من باید بیشتر اسپایدر من ها رو نگاه کنم بعد این یکی رو:"""

    دیگه نمیدونم چی ها قراره به زودی یا تو این تابستون بیاد.

    تو فکر اماده شدن برای امتحان ارشد هستم ولی به نظرم یه دو سالی لازم دارم .

    چون از یه طرف من راضی نیستم بدون شغل و درامد وارد این مرحله بشم

    و از طرفی باید منابعی دیگه هم لازم باشه، بخونم. خب دردسر یکی، دو تا نیست که.

    از یه طرف هم مجبورم به خاطر ور داشتن های واحد های کم، یه سال بیشتر بخونم،

    از یه طرف دیگه اصلا نمیخوام ترم تابستانه رو ور دارم. ولم کنید.

    خب فعلا بعدا میبینم تون :*

  • ۶ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 4 Tir 02

    چه خبر از شما؟؟

    سلااااام. چطورید؟؟ با ماه رمضون و درس ها چه میکنید؟؟ نماز و روزه تون قبول حق باشه. انشالله به چیزی که میخواید و لایق شید برسید. فکر کنم احساساتی شروع کردم. میخواستم کل بهار پست نزارم ولی دیدم نمیشه. پس تصمیم گرفتم کل فروردین نزارم که دیدم، پست گذاشتم. یه چند تا ایده پست به ذهنم رسیده مثلا در مورد خوابگاه و اینا.

    اولش نمیخواستم بنویسم چون احساس کردم بد یا طولانی مینویسم یا جاش نباشه. اما بعدش تصمیم گرفتم، بنویسم و منتشر ش کنم  حتی اگه یه نفر هم کامل خوند ش،امیدوارم برای ش مفید باشه.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 24 Farvardin 02