از سری پست هایی که از کلم میپره بیرون و پست میشه :")
از سری پست هایی که از کلم میپره بیرون و پست میشه :")
خوش اومدید به سری پست هایی که از کلم می خواد بیاد بیرون و گشت و گذار کنه
سلام اومدم چیزهایی بگم و برم خخخخ
تابستون امسال این جور گذشت که امتحانات یکمی ش افتاد تیر و بعد اون یه عالمه انیمیشن نگاه کردیم که براتون در حال گذلشتنم و وبلاگ وینکس سر میزدم و مطالب وب میهن بلاگ رو اونجا میزاشتم و همچنین پست برای ایستاگرام درست میکردم :/
اما یه اتفاق افتاد که خیلی دنبال ش بودم
اخر های تیر بود که دوستم کار پاره وقت بهم معرفی کرد این کار تو شرکت تخصصی پوست و مو نفیس (احتمالا به گوش تون خورده ) بودش یه کاره پاره وقت از نوع مجازی و گوشی بازی . یعنی گوشی رو میگیری دست ت کارت رو میکنی :/
این اولین کار پاره وقتم بود و خیلی تجربه خوبی بود و اینکه نسبت به کارهای پاره وقت دیگه راحتر بود پس نباید نق میزدم که زدم ولی رفته رفته بهتر شدم مخصوصا تو اخر های مرداد که متوجه خیلی چیز هاشدم
سلام همون طور که قول ش رو دادم از باغ مون یه پست گذاشتم .امیدوارم خوشتون بیاد
یه توضیح عکس هام زیادی زیادی باکیفیت بودند یا شایدم زیادی بزرگ اند و مشکل اوردن عکس باشه منم نمیدونستم چیکار کنم این اولین بار بود که همچین عکسی رو تو وب پست میکنم :)
امیدوارم خوش تون بیاد :)
به باغ پدر پدرم که بهش میگفتیم حاجی خیلی خوش اومدید باغ ما تو جنوب شهرستان مون قرار داره و هر جمعه میریم برای عوض کردن حال و احوال و دیدار اقوام پدریم البته اگه حضور داشته باشند
میخوام از کانال های یوتوب که دوست دارم یه پست بزارم که اگه پا تون به یوتوب کشیده شد
شما هم از این کانال ها دیدن کنید و یا دارید بهشون سر میزند و بیاید همدیگر رو پیدا کنیم و همچنین بیاید و از کانال یوتوب که خوشتون اومده رو بهم معرفی کنید :)
ریاضی این شکلی که، خیلی چیز باحالیه ولی ترسناک مثل دریایی طوفانی میمونه. باید تو همون لحظه تمام تجربه های کشتی رونی ت رو به کار ببری و اگه لازم باشه یه تجربه جدید کشف کنی. اگه تو دل دریا، طوفان بود. ازش فرار نکن، مستقیم برو تو مرکز طوفان. چون اونجا امن ترین جا ست.
وقتی یه تابع بسی گنده جوابش" یک" میشه، پس همه چیز ممکنه. چی فکر کردی فقط کافیه بخواییش. وقتی مسئله رو حل میکنم و جواب ش رو اشتباه میارم مثل موجی ست به کشتی م، که بعضی وقت ها در حدی طاقت فرسا میشه که کشتی م رو میشکنه و من رو تاریکی ش میبلعه ولی غرق نمیشم. چون پدرم بهم گفته انسان تو اب غرق نمیشه.
اره انسان غرق نمیشه . شکست نمیخوره. چیزی به نام شکست وجود نداره. فقط نوعی موفقیت بوده که یه جاش رو اشتباهی پیچیدی.
و وقتی درست حل میشه دو حالت داره اگه کوچولو بود مثل دیدن جزیره و یا خشکی تو دور دست هاست. ولی اگه بزرگ و طاقت فرسا بوده مثل پیدا کردن گنج گمشده ست.
به همین دلیل که دریا و کشتی ها و ملوان ها و دزد های دریایی ش رو دوست دارم.ریاضی برای من مثل اقیانوس. میتونه برای شما مثل جنگل باشه و یا اسمون و یا هر چی که و هر جور که توصیف ش میکنید.
یه جک بی مزه بگم. به هم دانشگاهی ها گفتم. به شما هم میگم. میدونید کباب مورد علاقه ریاضی دان ها چیه ؟؟
کباب تابعی ایح ایح که تو تابه گردی به شعاع 10 سانتی متر پخته میشه. نوش جون :)
فقط یه گوشه تاریک از وجودم
○وقتی 9 ساله ام بود. دختر خاله ام منو یه گوشه کشوند و گفت که میخوای وقتی بزرگ شدی چه کاره بشی. از انجایی که تحت تاثیر جودی ابوت وانشرلی بودم. گفتم میخوام یه نویسنده بشم. دختر خاله ام تعجب کرد و گفت نویسندگی ؟؟ نویسنده ها دییونه اند. از اونجایی که او زمان از این کلمه بدم میومد. گفتم میخوام دندون پزشک بشم. چون اون زمان برای ارتودنسی و نشستن درست دندون ها میرفتیم دندون پزشکی، منم رویام شد، دندون پزشکی، همراه با خون و مخاط و اینجور چیز ها. ولی تو همون سن یه چیز هایی یاد اومد که کلمه "دییونه" انقدر ها هم بد نیست. شاید من واقعا یه دییونه ام و زیادی چای میخورم. عشقم کلا چایی بود. یهو یاد کلاه دوز دییوانه از الیس در سرزمین عجایب افتادم. دییونه ای که با یه خرگوش و موش همیشه مهمونی چای داشتند. اگه الیس بودم، همیشه تو همون نقطه میموندم. بعد اون، قبول کردم که یه دییونه ام و اگه کسی بهم گفت دییونه ازش تشکر کنم که این قسمت از منو دیده. همه ما میتونیم دییونه باشیم و کارهایی بکنیم که به عقل جن هم نرسه. خود فرهاد از داستان "شیرین و فرهاد" یه دییونه، یه مجنون برای عشق شیرین بود. براش فرقی نداشت کی، تنها چیزی که مهم بود هدف و عشق ش بود. گربه چشایر درست میگه، همه ما دییونه ایم. چه از نوع خوبش چه از نوع بدش. البته فکر نکنم دییونگی همچین مرزی داشته باشه خخخ.
□بوی شمدونی منو یاد مادر پدر مرحوم ام می اندازه
■صاحب مزرعه افتابگردون قرار نیست برگرده ؟؟ اما چطور وقتی گوشه های مزرعه اش بوی عزیز از دست رفته اش رو میده
♡یه وقت، به کسی نگید که منم میخوام مثل تو همیشه لبخند بزنم وشاد باشم. به هیچکی این حرف رو نزنید لطفا. چون کارشما، حرف شما مثل این میمونه، شما کاپیتان هوک زندگی ش میشید و با یه حرکت وندی (طرف مقابل تون ) رو به دل اقیانوس پر کوسه پرت میکنید. ولی ایا پترپنی میاد که اون رو نجات بده؟؟ پیترپن میتونه هرکسی باشه. خودش . بهترین فرد زندگی ش یا پروردگارش. همه مشکلات خودشون رو دارند حتی همون پیترپن با اون ده یا دوازده سال سن ش.
این چالش سی روز با ایدل ت بود، یه زمانی تو بیان مد شده بود. خیلی قشنگ بود. منم میخواستم برم ولی اون زمان زمان امتحاناتم بود، بعدا هم وقت نشد. گفتم، حالا که تولد بلک پینک. بزنیم تو کارش.جیسو خانم هستن، ایدل محبوب بنده.
میخوام به جای سی روز، یه روزه برم خخخخ پس بزن بریم