خوش اومدید به چالش کتاب های تابستانه امسال. این چالش رو سال پیش هیرایی جون شروع کرد و از اونجایی که پارسال باهاش خیلی حال کردم. با خودم گفتم که همیشه برای معرفی کتاب هایی که اون سال خوندم، این چالش رو انجام بدم.
شما هم اگه دوست دارید میتونید تو این چالش شرکت کنید. کافیه کتاب هایی که امسال خوندید رو بهمون معرفی کنید و نظرتون رو در موردش بگید.یعنی به صورت رسمی از همه دعوت میشه.
من قراره یه هفته در میان و دو بار تو همون هفته، از کتاب هایی که خوندم، در موردش برای تون بنویسم.
امیدوارم از کتابهایی که خودندم خوشتون بیاد و شما هم بهش یه نگاهی بندازید. بله کمیک هم دارم.
اولین کتاب این پست، اولین کتابی که پاییز خوندم هست که به صورت خیییییییلی تصادفی داشتم ش و خیلی تصادفی خوندم ش. اینجور که برای کلاسی خیلی زود رسیده بودم پس با خودم گفتم که یه کتاب از این اپ های کتابی ت رو ور دار و بخون. و اینگونه به یکی از باحالترین کتاب های فانتزی که به صورت اتفاقی داشتم (فکر کنم چون رایگان بودش) برخوردم و اون کسی نیست جز
ویچر : اخرین آرزو (the witcher: last wish) نوشته آنجی سپکوفسکی اهل لهستان در سال 1993 است.
داستان کتاب در مورد یک ویچر به نام گرالت هست که کار ویچری ش رو میکنه. ویچر ها به نوعی جادوگرهایی شکارچی هستند که تعلیم دیدن تا موجودات افسانه ای رو شکار و از این طریق امرار معاش میکنند. ولی ویچر داستان ما یه فرق هایی با بقیه ویچر ها داره که.....
کتاب باحال و عجیبی بود. فکر کنم این دومین کتاب فانتزی عمرم باشه. چون تا اینجا فقط انمیشین یا فیلم فانتزی نگاه کردم. خخخ. عجیب چون داستان به دو بخش تقسیم میشد. یه قسمت در مورد زندگی الان گرالت که به "صدای منطق" معرفی میشه و قسمت دوم در مورد ماجراجویی هاش که هرکدوم اسم خودش رو داره و خود عنوان کتاب، داستان ششم این کتاب هست. قسمت عجیب ش اینکه که قسمت دوم بین قسمت اول قرار گرفته و مثل فلش بک عمل میکنه.در واقع فقط یه خاطره است که برای شما گفته میشه تا با فضا و شخصیت های داستان مخصوصا گرالت بهتر اشنا بشید. در عین باحال بودن این داستان ها، مشکلی که داره اینکه پایان باز داره. و به نظرم باحال تر از داستان اصلی هستش. باحال چون بعضی از داستان ها، همون داستان های پریانه است ولی به سبک تاریکتر که ممکنه سلیقه خیلی ها باشه. مثلا چرا پرنسس ها تو قلعه زندانی میشدند یا سفید برفی جنگجو و چیز های افسانه ای و پریانه ای دیگه. اولش یکم گیج کننده است ولی حیف که به عنوان یه دوستدار ژانر فانتزی نخونیدش.
نویسنده همه چیز رو خیلی خوب توصیف کرده از محیط طبیعت بگیر تا محیط داخل قصر، ظاهر و رفتار شخصیت ها، حتی اینکه چطور و با چی میجنگه رو هم خیلی خوب توصیف میکنه. خیلی صحنه های جنگی نداریم و بیشتر روی رفتار و گفتار بین شخصیت ها، تاکید داشته و این یکی از نکات خوبه داستان هست. اگه جنگ زیاد میخواستید میتونید به بازی هاش مراجعه کنید. یکمی هم بالا 18 سال هست ش ولی نه خیلی، نگران ش نباشید.
من این کتاب رو از فیدیبو به مترجمی سینا طاووسی از نشر آذرباد خوندم. فکر کنم به خاطر علاقه ای که نویسنده انمیشین گربه چکمه پوش 2 به این داستان داشت، سراغ ش رو گرفتم. و الان اطلاعات به دست اومده ازش رو باهاتون به اشتراک میزارم. ویچر یه سری کتاب 8 جلد هست. دو جلد اول یعنی اخرین ارزو و شمشیر سرنوشت، پیش زمینه ای برای شناخت خواننده با این دنیای جادویی و فانتزی هست و داستان اصلی از جلد سوم شروع میشه. چهار تا ترجمه فارسی داره که من براساس نظراتی که خوندم، فهمیدم همین ترجمه این نشر یکی از خوب هاش. بهترین ش اونیکه از زبان لهستانی مستقیما ترجمه شده ولی متاسفانه سرعت ترجمه خیلی کندی داره.
علاوه بر کتاب، یه سریال سه فصلی داره که داستان ش به وقایع دو کتاب اول اختصاص داده شده. بازی کامپیوتری هم داره که این بازی ها انچنان ربطی به کتاب نداره. تنها ربط ش اینکه اگه داستان اینجور ادامه داشت چی میشد، هست. با این حال خود نویسنده در نوشتن داستان بازی نقشی نداشته.
حالا یه نکته کوچیک در مورد کلمه ویچر: ویچر یا witcher یا بهتر بگیم wiedzmin یه کلمه ساختگی توسط نویسنده از ریشه wiedza به معنی دانش هست. با اینکه این کلمه لهستانی برای توصیف جادوگر ها استفاده میشه ولی از نوع رفتار و کارهایی که تو داستان برای ویچر تعریف میشه، نمیشه اونها رو فقط جادوگر دونست و بهترین ترجمه برای این کلمه، فردخردمند یا فرد دارای دانش هست.
اطلاعات و نظر من تا همین حد بود. امیدوارم خوشتون اومده باشه. حالا بریم سراغ نقل از کتاب:
* بله البته! تا جایى که یادم مى آد بهش میگفتن جنون التیبالد دیوانه، اسم جادوگرى که این بازى رو شروع کرد و باعث شد ده ها دختر از خانوادههاى خوب و حتى اشرافى، به قتل برسن یا در برجها زندانى بشن. میگفتن که شیاطین دخترها رو تسخیر کردن و اونا توسط خورشید سیاه آلوده و نفرین شدن. همه اش به خاطر اینکه شما جادوگرها، با اون حرفهاى مسخره تون، عادى تریـن ماهگرفتگى دنیا رو اشتباه گرفتـیـد.
دومین کتاب این لیست مون در واقع یه کمیک از کمیک های سبک وبتون هست. اولین کمیک این پست مال یه وبتون به اسم نورمور(nevermore) هست به نویسندگی kit trance و گرافیست kate flynn در سال 2022 است. نه دوستان، این وبتون در مورد مدرسه ونزدی اینا نیست. ولی اسم مدرسه که داخل وبتون که تو دنیای بین زندگی و مرگ، ساخته شده، هست.
شخصیت های عزیزمون که مرده اند با یه چمدون خاطره در حالی که خاطره ای به یاد نمیارند، وارد این دنیا و این مدرسه میشند. هر کدوم از شخصیت ها قراره خاطره شون رو به دست بیارند.
من با تشکر از یکی از یوتوبر های باحال خارجی با این کمیک اشنا شدم. حالت عجیب و کلاسیک و همچین گرافیک ش رو دوست داشتم. همون چپتر اول کاری کرد که برم دنبال ش و راز این مدرسه و این که شخصیت های داستان چطوری مردند و به اینجا اومدند رو همراه با لنوره و انابل کشف کنم. علاوه بر داستان معماگونه ای که پشت مدرسه و هر کاکتر وجود داره، شخصیت پردازی و رابطه ای که دو شخصیت اصلی هم خیلی جالب اند. اره، دوستان، دختر هامون عاشق پیشه هم اند.
نکته خیلی قابل توجه که باعث شد بهش سر بزنم، نکته ای بود که یوتوبر عزیز تو معرفی این کمیک گفت. این کمیک الهامی از شعر های ادگارد الن پو هست و مثل شعر هاش، این کمیک هم عاشقانه تاریک یا دارک رومنس هست. شعر هایی مثل ریون، انابل و شعر های دیگه که برای شخصیت ها و داستان، استفاده کرده.
من از خود اپ وبتون، این کمیک رو میخوندم، هنوز تموم نشده و تااینجا 108 چپتر هم منتشر کردند.
نقل قول:
پاشو بیا یه چایی بخوریم. چایی حلال همه مشکلات.
کتاب سوم رو به تشویق هیرایی (غزل خانم) عزیز تو کانال ش، خریدم. همچنین این کتاب تو تمام اپ های کتابم جز پرفروشترین ها دیده میشد. اسم کتاب، درس های خانم شیمیدان(lesson in chemistry) به نویسندگی بانی گرموس در سال 2022 هست.
داستان کتاب در مورد دوشیزه ای به نام الیزابت است که در سال 1960 در یه محیط مرد سالار به عنوان یه شیمیدان تو ازمایشگاه شیمی کار میکنه ولی کار کردن برای ش به عنوان یه شیمی دان زن در این محیط برای ش مشکلاتی به وجود می اورد که بر اثر اتفاقاتی پاش به تلویزیون میرسه که اونجا میتونه ....
من این کتاب رو خییییییییلی دوست دارم. میشه گفت یکی از بهترین کتاب های این لیست مخصوصا برای دختر هایی که اعتماد به نفس ندارند یا مرد هایی که فکر میکنند حمایت از زن ها یه کار خجالت اوری هست و از همه مهمتر اگه زن بودند تون رو میزندن تو سر تون یا مشکلات اجتماعی و فرهنگی رو مانعی برای رشد تون میبیند، این کتاب یه کتاب عالی برای شما ست.
شخصیت الیزابت درست که خیلی به نوعی سر بسته است و بعضی جا ها خود من هم از کار ها ش کلافه میشدم ولی داشتن ازادی و امید دادند به زن ها در چنین محیطی از هرکسی بر نمیاد. چند تا شخصیت روی اعصاب مرد و زن هم وجود داره ولی نگران شون نباشید، شخصیت اصلی ما قویتر از این حرف هاست. هر فصل ش هم خیلی باحال تموم میشه، جوری که دلتون نمیخواد کتاب رو زمین بزارید. لحظات بامزه، جوک های شیمی و تلخی ها و شیرینی های زن بودند در اون دهه رو در برمیگیره که باعث میشه یه کتاب عالی باشه.
علاوه بر کتاب، یه سریال هشت قسمتی هم از اپ تی وی داره. راستی، به نظرم شش و نیم واقعا شخصیت بامزه ای بود. من این کتاب رو از کتابراه به مترجمی نگار درویش از نشر لگا خوندم. اوایل داستان شاید یکم حوصله سر بر باشه ولی حتما به داستان وقت بدید تا خودش رو نشون بده چون اینجوری چیز باحالی رو از دست خواهید داد.
نقل قول:
هروقت احساس ترس کردید، فقط به یاد داشته باشید شجاعت ریشه تغییر است و تغییر چیزی است که ما از نظر شیمیایی برای انجام ان طراحی شده ایم. پس، فردا که از خواب بیدار شدید، این قول را بدهید که دیگر نباید خود را عقب نگه دارید، به نظرات دیگران اهمیت نمی دهید و به کسی اجازه ندهید که شما را در دسته بندی های بیهوده جنسی، نژادی، اقتصادی و مذهبی قرار دهد.
کتاب چهارم رو این زمستون، بعد دیدن سکانس قسمت اول کیدراما ش، رفتم دنبال مانهواش و دست شون درد نکنه تو یه کانال ترجمه اش رو گذاشته بودند. این کمیک کره ای اسم ش با همسرم ازدواج کن (marry my husband) در سال 2022 با 58 تا چپتر به اضافه 10 تا چپتر کناری هست . داستان در مورد جی وون است که متوجه میشه دوست ش با نامزدش باهم دست به یکی کردند و قراره بعد مرگ ایشون، ثروت دختره رو صاحب بشند ولی زندگی یه بازی های دیگه برای ش داره.
ولی این مانهوا رو پیشنهاد نمیکنم. چون اگه از انجام دادن یا ندادن کاری پشمونید. زندگی به زیبایی این سریال یا مانهوا نیست که بلند بشه برای تون دکمه برگشت رو بزنه. برای اینکار باید برید کتاب کتابخوانه نیمه شب رو بخونید ولی به عنوان ادامه و سرگرمی میتونید این کمیک رو بخونید. کمیک باحالی هست و داستان، شخصیت پردازی و گرافیک خوبی داره. ولی باورم نمیشد همچین ادم هایی مثل سولیون (ادم بد داستان) وجود دارند، تا اینکه یه اوضاعی مثل همین، ولی خفیفتر برای یکی از همکلاسی هام تو اتاق شون به وجود اومد و دو تا شاخ روی سرم سبز شد.
من سریال ش رو ندیدم ولی کسایی که دیدند میگفتند، مانهوا داستان رو بهتر جلو برده. اگه هم دو تاش رو باهم خواستید ببنید، پیشنهادم اینکه اول کمیک رو بخونید و بعدش سریال رو ببیند. راستی کمیک رو میتونید از کانال تلگرامی manga ocean بخونید. ممنون از کانال و ترجمه خوب شون.
نقل قول:
بجای اینکه قول بدی که خوشحالم کنی. چرا اینطوری گفتی؟ چون ادما با همیدگه فرق میکنند و با چیزهایی متفاوتی خوشحال میشند.
کتاب پنجم مون رو به پیشنهاد و معرفی زینب دمدمی، رفتم سراغ ش و بهار امسال خوندم. اسم کتاب هست کتاب فروشی کوچک در بروکن ویل (the readers of broken wheel) به نوشته کاتارینا بیوالد در سال 2019 است. داستان کتاب، در مورد سارا خانم، کتاب خونی که به دیدار دوست نامه ایش ایمی در شهر کوچیکی به نام چرخ شکسته (بروکن ویل) میره اما این دوست ش.....
داستان جالبی و عاشقونه ای داشت و یه کتاب تو کتاب های دیگه بود. سارا، واقعا یه کرم کتاب بود، جوری که بیشتر اتفاقات اطراف ش رو میتونست به یه کتابی ربط بده ولی از بخت بدش تو بد جایی افتاده بود شاید هم از بخت خوب ش بود که اینجا رو پیدا کرد. داستان خوبی هایی داره مثل به تصویر کشیدن زندگی مردم تو شهر های کوچیک و رقابت با شهر های همسایه، همچین مطالبی مثل خونه کجاست یا عشق چطور میتونه باشه رو هم به زیبایی تعریف میکنه. البته صحنه های عاشقانه سارا و تام روی اعصابم بود بعضی جا ها مثل یه سریال امریکایی میشدند و بعضی جا با خودم میگفتم باشه سارا فهمیدم من یه سار مجرد ام که نه تام دارم نه جورج و نه دوست نامه ای، بس کن دیگه عزیزم. (دوستان اسم من هم سارا است.)
یه نکته چالب، نویسنده کتاب مثل شخصیت اصلی کتاب، اهل سوئد هست و تو دوران نوجوانی ش تو یه کتابفروشی پاره وقت کار میکرده. و شهر داخل داستان هم یه شهر خیالی تو قاره امریکا ست. من این کتاب رو از طاقچه به مترجمی لیلا کرد از نشر کتاب کوله پشتی، خریدم.
نقل قول:
بعضی وقت ها فکر می کنم این میزان اندوه نیست که مهم است، بلکه مهم این است که چقدرش را بتوانی تاب بیاوری.
کتاب اخر مون، یه کتاب صوتی که کتابراه، بهار امسال به عنوان عیدی، رایگان داد. البته من این کتاب رو با یه کتاب به همین اسم، اشتباه گرفتم و به همین دلیل خیلی ازش ناامید شدم. پس به شما هم معرفی میکنم که مثل من نشید. اسم کتاب هست خدمتکار (the maid) به نویسندگی نیتا پروز در سال 2022 است. داستان در مورد زندگی کوچک مولی خدمتکار هست که در یه هتل کار میکنه ولی تو این هتل اتفاقی می افته که مولی رو ....
من اول فکر میکردم این کتاب، همون کتاب به اسم خدمتکاری که ژانر مخوف و معمایی داره ولی نبود و کتاب مد نظر من نوشته فریدا مک فادن بود. پس حتما وقتی یه کتاب رو بهتون معرفی میکنند، به اسم نویسنده خیلی توجه کنید، تا مثل من مایوس نشید. ولی با این حال داستان این کتاب هم معمایی بود ولی بیشتر، تاثیر یه اتفاق پلیسی تو زندگی وکار یه ادم عادی رو تعریف میکنه. از خطر اخراج شدن، مایوس شدن، اشتباهات ممکنه و زندانی شدن مولی بگیر تا کمک دوستانی که داشته. از این لحاظ کتاب خوبی هست ولی بدی داستان، فلش بک های زیادی که داره هست با اینحال خیلی اذیت کننده نیست و بهترین دیالوگ ها و خاطرات رو داره و خیلی هم شیرین هست مخصوصا جایی که از مادربزرگ ش میگه. ولی اگه از این بگذریم، گیج بازی ها مولی و خیلی توضیح دادن های نویسنده در مورد یه اتفاق هست. شاید جنایی بودن این کتاب به کتابی که اشتباه گرفتم، نباشه ولی به عنوان اولین رمان، اصلا هم بد نیست بلکه خیلی هم عالیه.
از اینکه بالاخره یه نفر رو میبینم که از شغل ش راضی هست، خوشحالم . همچین در مورد شغل خدمتکاری چه مزیتی های داره و چه مشکلاتی میتونه داشته باشه رو هم قشنگ توصیف کرده ولی بعضی جا ها دیگه داشت زیادی توصیف میکرد. و البته در مورد شغل هتلداری هم میگه که من یه زمانی میخواستم هتلدار بشم ولی با زیاد فکر کردن و رسیدن به اتفاقی که تو این داستان هم افتاد. ازش اون زمان منصرف شدم. من این کتاب رو از کتابراه به گویندگی ناهید حجت پناه و ترجمه بهاره رستمی از نشر جیحون گوش دادم.
نقل قول:
به این توجه نکن که بقیه چه فکری میکنن؛ چیزی که تو فکر میکنی مهمه. و من هم موافقم. هر انسانی باید از اصول اخلاقی خودش پیروی کنه، نه مثل گوسفند کورکورانه از بقیه تقلید کند.
ممنون از نگاه تون تا یه چالش کتابخونی و یه تابستون دیگه. خوب و سالم باشید.:*