خوابم میاد

چایی؟؟

۹۷ مطلب با موضوع «چای کیسه ای» ثبت شده است

چای کیسه ای 1

امروز صبح زود یعنی ساعت هفت اینا. صدای گربه از حیاط مون میومد. داشتم دیونه میشدم ولی مثل همیشه به خودم گفتم این صدای زندگی بزار میو میو کنه. چون معمولا گربه تو حیاط مون پیدا میشه. ولی یهو صدا پدرم رو شنیدم که داره گربه کیش کیش مکنه، طبق معمول. ولی نرفت چون دو تا بچه داشت و اخرش بابام در رو براش باز کرد وگفت بیا، برو.

لپ کلام این که الان اگه ناستاکا (یکی از بچه های بیان) و یا دختر پسر عمه  و دختر دختر عمه ام بود. گربه رو میگرفتند بغل شون و اصرار میکردند که نگه ش داریم.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 5 Tir 01

    چای کیسه ای 0

    سلام بیانی های عزیز. چطورید؟؟ زیادی ساکت اند ستاره های بنده. از اثرات امتحانات و امدن تابستان که حق دارید چون ادم دلش میخواد فرار کنه البته نه به معنی خارج شدن از مسئولیت ها فقط برای نفس کشیدن دو دقیقه ای چون مجبوره برگرده سر مشق و تفریح ش.

    ممممن دو امتحان سختم موند با یه پروژه تایپ. بعد ش باید اتاق رو تمیز کنیم و بعدش حدود یه هفته استراحت کنم بعدش اگه بشه ترم تابستان ور دارم این بار هم مجازی شد. چون نه خوابگاه غذا میده و نه مینی بوس هست که ما رو ببره سر کلاس راه هم دور نسبت به خوابگاه. ولی برای خود تبریزی ها نزدیک ایح ایح.

    دلم لک زده بود برای پست گذاشتن و دوباره اومدم چرت و پرت بنویسم. بعد اخرین امتحان پست های فیلم وسریال ام رو ادامه میدم. و همچین مال مانگا ها رو یه دو سه تا پست نوشتم ولی هنوز کامل نیستش و اینا.

    بعد قراره یه پست هایی به همین نام منتشر کنم تا بد عادت بشید ایح ایح. که در مورد زندگی ، گذر عمر بنده است. البته ایده اینجور پست رو از زهرا (معروف به خر شرک و حالا معروف به ویلو) و کالیستا (که فکر کنم اسم ش رو عوض کرده ولی یادم نیست چون نپرسیدم) گرفتم

    اسم شون چای کیسه ای چون چایی هایی اند که زود دم میشند و میشه خوردشون/ نوشید.

    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 4 Tir 01

    خونه من

    ما یه عادت داریم اونم اینکه وقتی مدت طولانی از خونه دوریم مثلا رفتیم سافرت یا مهمونی خونه اقوام یا حالا هر دوری از خونه. وقتی برمیگشتیم خونه بهش میگفتیم سلام خونه. یه صفا خاصی داره این حرف. در حدی که اوایل خوابگاه رفتنم همیشه دوست داشتم اخر هفته ها بشه و برم خونه و اون قفل رو بچرخونم.

    انکانتو با اینکه دوست ش ندارم ولی داشتن خونه که با احساسات یکی خیلی باحاله. این رومیشه گفت خوش به حالت میرابل خخخ. و جالبه بدونید می کاسا تو اسپانیایی یعنی خانه من. 

     

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 7 Khordad 01

    حاضر

    سلااااام. میخواستم بیام پست بزارم و بگم که اکشال نداره که ستاره روشن نیست.

    چون ملت کار دارند و فصل امتحانات و اینا. بعد دیدم که ۷ تا ستاره روشن شده و دوستان حاضر تر از من اند خخخ. ممنون که هستید :*

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 5 Khordad 01

    فارسی رو پاس بدار

    یه جوری دارن تو اخبار در مورد به کاربردن کلمه به کلمه کلمات فارسی تو مجلس میگن انگار تمام مشکلات حل شد و همین مونده. یه جوریی انگار داری قسمت توضیجاتی کلمه رو میگی. تو دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی دید یه توضیح بلند در مورد اون کلمه با مثال مینویسند. انگار داری اون قسمت رو میگی، دراز اویز زینتی یعنی کراوات. صدا آور یعنی میکروفن. کم مونده بگند ای شیخ کمی بزار ما نیز نقلی، قول کنیم. والا . عزیز این برچیده نمیشه چون دیگه نشسته و همه به این اسم میشناسند ش تا از بین بره هم نمیدونم چی لازم داری.

    چون اگه خونده باشید یا یادتون باشه ما سه نوع کلمه داریم کلمه هایی که دیگه مال زمان فردوسی اند. یه نوع ش از همون زمون اومده ولی تغییر معنایی پیدا کردند تا بمونند یه عده شون هم همونه چون چیز مرسومی هستش و همه، همون رو قبول دارند. نمی دونم چه بچه بازی اخه.

    +ببینم از اینکه این رو نوشتم باید بتر سم و پاک ش کنم. یکمی حس بدی دارم ولی عصبی بودم و میخواستم حرف دلم رو یه جا بنویسم که بقیه هم ببنید :)

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Monday 26 Ordibehesht 01

    عه خون

    پنج شنبه رفته بودم آزمایش بدم و ازم خون گرفت خانم پرستار مهربون. و متوجه شدم که بنده از خون نه ولی از امپول میترسم. همین جا تو همین پست از خداوند تشکر میکنم که کنکور ریاضی دادم و رشته مهندسی دارم میخونم واقعا خیلی مرسی دمت گرم خدا.

    تو همین راه ادامه میدم و به همه نشون میدم که اشتباه نکردم. و امیدوارم شما همون چیزی که میخوایند رو به دست بیارید. اون رشته که میخواند تحصیل کنید و یا کاری که دوست دارید رو داشته باشید.

    بنده ریاضی و کاریرد ها میخونم اگه براتون سوال.

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Monday 19 Ordibehesht 01

    چای یا قهوه

    بیشتر مردم قهوه که مینوشند انرژی شون چند برابر میشه و خواب از سرشون میپره . بیشتر مردم که میگم به خاطر اینکه بیشتر این جوری مصرف میکنند ووووووووووو بیشترین کافیئین رو در بین نوشیدنی ها داره و فلان وووووووو بشترین اثر ش رو بعد ساعت 6 به بعد میزاره میخواد 6 صبح باشه یا 6 عصر . وللللللللللی اون بعضی ها هستند که جز اینا نیستند قهوه اثر عکس داره حتی اگه بعد ساعت 6 باشه . اون بعضی ها یکی ش منم و این در حالی که چایی همون تاثیر قهوه رو داره که روی بقیه داره.

    نمیدونم برای من به خاطر عادتم و علاقه ام به چایی یا چیز معمولی چون هم خوابگاهی هام هم همین شکلی اند.  بعد جالب چایی برام مثل مواد برای معتاد میمونه. یعنی یه روز مخصوصا اول صبح ننوشم. اصلا حوصله ندارم. تو ماه رمضون هم سحری تا جایی که میشد چایی مینوشیدم. قهوه واقعا من رو خواب الود میکنه. حتی اگه صبح بهم بدند که خواب الود نباشم. بیشتر میخوابم. سعی میکنم ماهی یه بار اونم وقتی دلم خواستم نوش جان کنم. شما چطور چایی رو ترجیح میدید یا قهوه رو؟؟

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 17 Ordibehesht 01

    زیبایی هایی از زبان آذری

    سلام دوستان بیانی عزیز. امروز اومدم تا از زیبایی های زبان مادری ایم پست بزارم. بنده اهل شهرستان هایی از  آذربایجان شرقی ام.

    امیدوارم ترک (آذری) بودنم. باعث دوریمون نشه. (یهو شد.که امیدوارم نشه) امروز قرار نیست از انواع "و" به تلفظ های مختلف میشه. کلمات جدید ساخت صحبت کنم. اگه نمیدونید این ویدیو رو بنگرید.

     

     

     

     

    اییییین. یا در مورد کلمه "گ" که بیشتر جا ها "ج " خونده میشه و اون ائل گلی اون قدر ها هم گل گلی نیست و به معنی دریاچه مردم که البته اسم ش قبلا شاه گلی (دریاچه شاه) بودش. صحبت نمی شه . در مورد اینکه چه قدر کلمه داره. صحبت ریزی می کنم. شما به پوست کلفت و نازک میگید "پوست". ولی ما به هر کدوم اسم متفاوتی داریم. به پوست نازک میگیم: قابیغ /gabigh/ و به پوست کلفت می گیم:دَری /dari/. آب یا هر چیزی رو جه عمد چه غیر عمد میگیند: ریخت. ولی ما به آب ریخته شده عمدی میگیم: توچولدی. ولی به غیر عمد میگیم: جالاندی.

    و همین. بسه. شما هم از زیبایی های زبان مادری تون پست یا کامنت بزارید و یا اگه زبان مادری تون همون فارسی از اشتباهاتی که غیر فارسی ها ها تو فارسی دارند. بزارید. موتنم بگم یکی از اشکالات ما آذری ها گفتن "ق" و "گ". که خیلی شبیه به هم میگیم تو کلمات فارسی. در حالی که همکلاسی ایم که زیادی تو تهران بود. این دو رو جوری تلفظ می کرد که  تفاوت ش رو میدیدم.

    ممنون از نگاه تون:*

     

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 7 Ordibehesht 01

    کرونا و دانشگاه :/

    میگم این کرونا واقعا هوشمند ها. نگاه کن رفته منی رو پیدا کرده که اصلا دلش نمی خواست بیاد خوابگاه و در فکر حذف ترم بود. الان اون هایی  که می خواستند حضوری بشه حتما خیلی خوش حال اند و کرونایی هم نشدند. بی مزه.

    حالا که سرماخوردگی گرفتم دیگه چرا ابنقدر در مورد پست میزارم. البته با این میشه دو تا. 

    هوا هم که دوگانه سوزه. از یه جا گرما از یه سرد. نمیدونی کلاه بزاری یا کاپشن چیزی بپوشی. چون بهار. فقط یه اول بهار اعتدال فصلی میشه بعد میزنه تو دو گانه سوزی خخخخ

    دانشگاه هم که به بی برنامگی ش معروف والا. حالا خوبه پول خوابگاه نگرفتند. البته فعلا قراره بگیرند. اگه کلا حضوری بشیم. رییس جهمور هم که یه هایلایت میکشه رو حضوری شدن. از اون ور میگن موج میاد. از اون ور اون کشور میره تو قرنطینه :/ 

    دارم غر میزنم. بی مزه. حالا یه سه ماه خخخخب. 

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 28 Farvardin 01

    کرونایی نشی

    سلام دوستان. بنده رو هم کرونا گرفت.

    این جور که با سه تا واکسن رفتیم حوابگاه گرفتیم. و از اونجایی که هوای آذربایجان رو نمی شه تشخیص داد به همین دلیل با شوفاژ های باز و پنجره های باز با باد های شدید خوابیدیم و چون از کلم درست محافظت نکردم و از اونجایی که میدونم بدن نسبتا ضعیفی دارم. سرما خوردم. ولی خفیف نبود گفتم حل میشه تا اینکه آخر هفته شد و فهمیدم که نه این سرماخوردگی جدیه. هیچی برگشتم خونه و با خوابیدن و عرق کردن و دوا و درمون، حالم خوب نشد که نشد به همین دلیل دیگه شنبه نرفتم دانشگاه (از شهرم تا دانشگاه ام حدود یه ساعت طول میکشه). شنبه عصر رفتیم دکتر و یه تست هم دادیم و بله دو خط قرمز و مثبت شدیم. دکتر عزیز هم یه کم دوا و امپول نشوت و اومدیم خونه و تو حال بله تو حال زیر کرسی قرنطیته شدم که یهو به خواهرم ندم. ولی متاسفانه تمام اعضای خانواده گرفت و از هر گوشه خونه صدای سرفه میومد. وللللللللی الان همه مون رو به بهبودیم.

    حالا چرا اینو نوشتم؟؟ برای اینکه شما هم مواظب باشید. خیلی خیلی شبیه به سرماخوردگی ست ولی از نوع عجیب. گلو تون زیادی خشک و باید خیس نگه ش دارید به خاطر همین که میگن مایعات زیاد مصرف کنید. هروز دم نوش و چای دم میکنیم و مینوشیم. یه چیز دیگه بوخور هم خوبه باعث میشه کمتر سرفه تولید بشه و اینا. کلا اجازه ندید به ریه هاتون هجوم بیاره و گرنه خیلی بد میشه. یه چیز دیگه اینکه براساس تجربیات دوستان مامانم گفتند همین که واکسن ها رو زدید خدا رو شکر کنید وگرنه خیلی بدتر از الان میشد. پس این واکسن ها الکی هم نیستند. به قول مامان پدرم ممنون خدا عزیز. اینم یه ازمون بود که امیدوارم از ش سر بلند بیرون بیام :)

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 25 Farvardin 01