خوابم میاد

چایی؟؟

ماه پیش داشتیم با زینب دمدمی (یکی از بچه های بیان) صحبت میکردیم که رسیدیم به قصه های جزیره.

خخخب جالب ش اینکه قصه های جزیره در واقع کتاب و بیشتر مون سریال ش رو دیدم.

وو هر چی زینب مینوشت فیلیسیتی. من به اشتباه همش مینوشتم سیسیلی

و منظورم واقع فیلیسیتی بود خخخخ

چوی زینب دمدمی

منی که هروقت اسممو میبینم انگار افتخار خیلی بزرگی نصیبم شده:"))))))

پس بالاخره!! منظورت فیلیستس بود😅میدونستم. آخه کجای سیسیلی به اون کیوتی رو مخه واقعا؟😂😂

پس فکر کردی چرا نوشتم خخخخ. که به وجد بیای و البته خودم هم همین شکلی ام و وقتی اسم م رو میبینم با خودم میگم من رو میگه من رو. خخخ.

اره خخخ. بالاخره این قضیه به سرانجام رسید خخخ.

اره واقعا از اون نازتر کسی نبود

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.