_800x665_ke87.jpg)
_800x800_1zbm.jpg)
_800x800_sz2.jpg)
_9aku_800x800_7xw2.jpg)
از وقتی که از امتحانات خلاص شده بودم یه هفته میگذشت در مدت این یک هفته استراحت، عروسی همکلاسیم و امتحان شفاهی داشتم.
هفته بعدش با شلوارم همه جا رو تمیز کردم.
چون شلواره دیگه پاره و پوره و قابلیت دوخت نداشت. پس تبدیل به دستمال گردگیری شد. و این جمله به وجود اومد حدود یه هفته خونه رو با شلوارم تمیز کردم خخخ. تمیزکاری رو خیلی دوست دارم. یادتون باشه دستکش یه بار مصرف بپوشید تا دست ها تون اذیت نشه.
۱) اسم وبت چرا اینقدر موده؟
۲) توی خونه‌ی ما لباسا علاوه بر دستمال گردگیری به دستمال سرامیک و دستمال تلویزیون هم تبدیل میشن ... و من فکر میکردم فقط خودمون از این خلاقیتا داریم.
من که عملا خاطراتم رو تو دستمالای گردگیری می‌بینم (لباسای قدیمیمن) xD
یکی از خاطراتم من باب این قضیه اینه که صبح با صدای پچ پچ بیدار شدم ( خیلی عجیبه البته چون من با بمب هم بیدار نمیشم)
خلاصه بیدار شدم دیدم مامانم جلوی دره داره یه گونی لباس هامو میده به ۲ تا بچه ها🥲
خلاصه بدون خونه ی ما لباس ها اصلا یه حد دستمال شدن کهنه نمیشن مامانم همیشه میدتشون بیرون😂
یه دفعه یه لباسی بود گمش کرده بودم هرجا هم گشتم ندیدمش بعد یه روز داشتم غذا میخوردم ریخت رو میز بعد رفتم که لکه در بیارم دیدم لباسم اونجاست
