چایی با طعم کمیک بوک3 ( سگهای ولگرد بانگو)

طرز صحبت کردن های دازای و ناکجیما : فلانی فلان شد . هان؟؟ بهم هان نکن.

طرز صحبت کردن های کونیکیدا و ناکجیما: از یه طریقی  خودشون میفهمند بهم چی میگن .

***

کافکا برای دوپو این دیالوگ رو مینویسه : حتی اگه اکتاگاوا تو آژانس کاراگاهی باشه . کنترل کردنش خیلی سخته. پس از نمیدونم چه زمانی  کافکا ناول هیولا رو مینویسه که جای ناکاجیما و اکتاگاوا عوض شده:/

***

قیافه من وقتی دو تا زرنگ کلاس دارن سر جواب مسئله دعوا میکنند.

***

همه چیز خیلی خوش میگذره تا وقتی که معنی اهنگ رو متوجه میشی خخخ. من سر ترانه بستنی از بلک پینک و هیپ از مامامو این شکلی بودم خخخ

چایی با طعم کمیک بوک2 ( سگهای ولگرد بانگو)

یه چیزی که اعصابم رو خورد کرده جابه جا گفتن اسم و فامیل شخصیت ها سگهای ولگرد بانگو، بین بیشتر طرفداران بین المللی هست و میتونم بگم که از اینجا شروع شد.

اوسامو دازای عزیز چرا ژست جیمز باندی گرفتی و میگی دازای، دازای اوسامو (چون جمیز باند میگفت جمیز . جمیز باند )و کل بیندگان( بجز اوتاکو های ژاپنی  و کسایی که ادبیات ژاپن رو میدونند) رو گیج کردی، که اسم ت دازای به معنی خودکشی  و فامیلیت اوسامو ست. چرا نویسنده گرامی ؟؟ چرا. کافکای عزیز؟؟

 اقا اوسامو اسم اسم .یه اسم ژاپنی . دیگه اونی که هایکیو نگاه کرده سر اون دوقلو ها متوجه که اوسامو (osamu) اسمه.

یعنی روزی نبود که بعد فهمیدنش بشینم با کسی دعوا نکنم ایحححح.

+از یه پست قدیمیم ور داشتم، گفتم شاید کمتر کسی دیده باشه، اینجا هم بزارم

چایی با طعم کمیک بوک1 ( خانه سایه ها)

یه عده میگن تو انیمه ها ملت مثل ملت دیزنی یهو نمیزنند زیر اواز . ملت خانه سایه ها که یهو زدن زیر اواز خخخ.

+وااای برای نوشتن این جمله اینقدر خوشحالم که گفتم اینجا بازم بزارم.

کمیک هایی با ژانر بی ال

سلام بیانی های عزیز بالاخره این پست رو نوشتم. همون طور که بهم اجازه دادید برای تون نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد اگه شما هم کمیکی داشتید که در این ژانر بود

و خواستید بهم پیشنهاد بدید.

میگم کمیک چون از هر مملکتی این جا هست البته بیشترش شرق آسیا ست و دقیقا نمیدونم مال کدوم ش. اونهایی که مملکت شون رو میدونم مینویسم برای تون. بعد اینکه نوشتم گفتم که نزارمش چون همه شون بجز یه دو تاش که این و اینه. صحنه بالای 18 سال داره. اقا من خودم نمیزارم یا خجالت میکشم وقتی بیش خواهرم نگاه میکنم با اینکه من بزرگه ام خخخ. اقا من نوشتم همه چیز ش رو اگه دوست ندارید نخونید. دست خودتونه.

اندر حوالات انقلاب یخی

خوش اومدید به یجورایی اولین معرفی از مانگا در وب بنده. قبلا هم معرفی کردم ولی فقط در حد معرفی. نه در حد تعریف و تمجید و اینکه چه خبره و اینا. خب یه مانگا کوچولو دارم میخونم که فکر نکنم ملت(شرکت) دلشون بخواد انیمه بشه ولی خیلی خوشگله. اون زمانه که همه داشتند یوری ان ایس نگاه میکردند من داشتم انقلاب یخی رو میخوندم .

البته انقلاب یخی مال سال 2008 تا 2009 هست که من داشتم تو سال 2016 میخوندم ش. یه بار دیگه هم این تابستون خوندم.

آواتار انیمه نیست ده بار

میدونم که اواتار اخرین باد افزار رو بیشتر تون دید ولی چیزی که کمتر بهش توجه کردید اینکه اواتار اصلا انیمه (انمیشین خوش ساخت ژاپن) نیست.

بنده دلایلی دارم  که (دادگاه مگه) میگه یک انیمه نیست و چرا بیشتر مون این انمشین خوش ساخت غربی رو شرقی میبینیم.

چای کیسه ای 15

خانم ان هتوی میشه جامون رو باهم عوض کنیم ببین با هاسا عکس داری، با لیسا عکس داری، با جانی دپ بازی کردی.

دیگه بیا جامون رو عوض کنیم. قول میدم بازیگر خوبی مثل تو باشم:)

نه حسود خودتی.

شوالیه ای از جنس ماه

سلام بیانی ها عزیز به  اولین فیلم و سریال فصل بهار خوش اومدید. اولین این فصل تعلق میگیره به شوالیه ماه از ماول. یه سریال باحال ه که این بهار اومد و انقدر میگفتند باحاله و اینا ولی از اونجایی که ما درس مون رو از بازی مرکب گرفتیم پس نمیرم سراغش ولی رفتم چون میگفتند به سری فیلم های مارول اونجوری مربوط نداره.

اله بله منم گفتم باشه از اونجایی که دلم فیلم و سریال خوب میخواست، پس رفتم سراغ ش. اره بعد از شدت باحال بودند به بیشتر دوست هام میگفتم که شوالیه ماه نگاه میکنم و دوست هام به ... هم نمیشمردند و  اینا. ولی تبدیل به بهترین سریال مارول شد. این سریال در مورد یه بردار مصری به نام مارک که یه ادم کش در مصر و دچار بیماری دونگانگی شخصیتی هستش. این خلاصه رو حتما بخونید من داشتم تا نصف ش اشتب میرفتم خخخ. یه مینی سریال شش قسمتی نزدیک 30 دقیقه ست.

چای کیسه ای 14

داشتم به این فکر میکردم که چطور بیشتر فیلم باز ها (و همچنین اوتاکو و انمیشین باز ها گرامی)دوست دارند شب تا ساعت مثلا 4 بیدار بمونند و فیلم/انمیشین نگاه کنند یا اینکه چطور حوصله شون میکشه چند تا قسمت رو پشت سر هم نگاه کنند.

در این فکر بودم که به نگاه متوجه پایان قسمتی از کتابم شدم و با خود گفتم یه قسمت دیگه ولی بعدش فهمیدم که ساعت داره 4 میشه و این بده خخخخ

چای کیسه ای 13

داشتیم یه قسمت از سریال ترکی " بچه ها نشنوند" رو نگاه میکردیم به صورت تصادفی. که این سکانس باحال رو دیدم. میدونید که چای ترک خیلی خیلی پر رنگ و زیادی تلخ از بس رنگ ریختند. سکانس اینجور بود که عروس چایی دم میکنه برای مادر شوهرش ، شوهرش و برادر شوهرش تعارف میکنه ولی چون مثل چای های ما رنگش خوب بود. اینا نمیپسندند. حتی مادر شوهر میگه که به دلم ننشست. و بعدش دختر گفت باشه دوباره دم میکنم و این دفعه بله چایی ترک درسته کرده بود و همه ازش تعریف کردند خخخ.

مامان من این چایی ترک رو اصلا دوست نداره. میگه مثل زهرمار خخخ