خوابم میاد

چایی؟؟

الهی خوشبخت بشی.

الهی خوشبخت بشی.

این جمله رو خیلی شنید

ولی تا حالا از خودتون پرسیدید که من که خوشبخت هستم. منظورش چی؟؟

بیشتر افراد این جمله یا ارزو رو به ازدواج معنی میکنند و بیشتر مردم هم همین منظور رو دارند.

ولی اگه کسی نخواد ازدواج کنه یا خوشبختی رو تو ازدواج نبینه چی؟؟

شاید اونها در مقابل این جمله فقط یه لبخند مصنوعی بزن و تو ظاهر بگه ممنون ولی تو باطن این ارزو که از ته قلب اومده رو دفع کنه.

خب. نه، البته که نه.

من اینکار رو کردم و فقط برای یک لحظه احساس بدبختی تو زندگی عادیم کردم.

و از روز به بعد وقتی کسی بهم گفت، الهی خوشبخت بشی.

من تو ظاهر یه لبخند میزنم و میگم ممنون ولی تو باطن میگم تو درس و زندگی نه فقط در ازدواج.

در واقع نیروی مثبتی که برای من فرستاده رو دفع نمیکنم عوض ش به شکل دیگه ای از انرژی مثبت، تغییر ش میدم.

پس این نیرو ی مثبت رو حتی اگه به انرژی و این جور چرت وپرت ها ایمان ندارید، حداقل باطن اند پس ش نزنید.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 27 Aban 02

    با من ورزش کنید ورژن تابستانی که گذشت

    از اونجایی که بیشتر بیانی ها درد و دل دوست دارند و من خیلی کم از این مدل پست ها میزارم. شاید برای تون عجیب باشه که دارم از این مدل پست ها میزارم.

    اگه از همراهان قدیم باشید میدونید که من یه زمانی، رقص های کیپاپ رو با هدف ورزش انجام دادم ولی متاسفانه جواب نگرفتم. تو همون تابستون با یه کانال ورزشی تو اینستاگرام اشنا شدم. این بانو گرامی با شواهدی که نشون مون داد بعد از زایمان خیلی چاق شده بود ولی الان اندام خوبی داره و نتایج کاراموز هاش هم موجود بود به همین دلیل بقیه تابستون رو با ایشون رفتم ولی باز هم نتیجه ای نداد.

    تااااا این تابستون.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Tuesday 16 Aban 02

    ماجراجویی در پاریس با دختر کفشدوزکی و سوزمه و مایلز که من رو خسته تر کرد.

    اگه عنوان رو خونده باشید. اره قراره در مورد سه تا فیلم انمیشینی که این تابستون نگاه کردم، به ترتیبی که نوشتم، صحبت کنم.

    فقط قبل شروع بدونید که قرار نیست خیلی پست قشنگی باشه چون من سر هر سه تاشون حرص خوردم.

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Friday 5 Aban 02

    چای با طعم کمیک بوک 8

    تو مانگای شیطان کش یا تیغه شیطان یا هر اسم دیگه ای که داره.

    هاشیرای اتش با اینکه کمترین حضور رو داشت ولی هر کدوم شون چه در حال، چه در گذشته یا گذشته دور تر، تاثیرش رو گذاشت و رفت.

    وقتی شخصیت ها در مورد شمشیر قرمز صحبت میکنند.

    اون وسط من:

    صبر کن، من شمشیر قرمز رو یه جا دیدم.

    نه، این نه، عقبتر.

    اره همین.

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 13 Mehr 02

    خانم شرلوک یا خانم کی؟؟

    بهار امسال خیلی فیلم و سریال نگاه کردم

    که میخوام دو تا از کاراگاهی ها ش رو بهتون معرفی کنم.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Tuesday 4 Mehr 02

    چالش کتاب های تابستانه1402

    با تشکر از هیرایی عزیز، که من رو به این چالش دعوت کرد

    و ممنون از هلن عزیز که این چالش (از نوع بهاره) رو تاسیس کرد.

    قبل از ورود به چالش یه چند تا حرف و حدیث: از اونجایی که چالش هست، بعد تموم کردن کتاب مورد نظر، این پست اپدیت خواهد شد.  من کتاب الکترونیکی زیاد میخونم، شاید از این مطلب خوشتون نیاد. پس اگه نظری در این مورد داشتید برای خودتون نگه دارید. من بعضی وقت ها، مانگا رو به انیمه اش ترجیح میدم، چون دلم یه مانگا میخواد بخونه. پس از این لحاظ هم ولم کنید.

  • ۱۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 22 Shahrivar 02

    چای کیسه ای 31

    فقط اونجای ظرف شستن که تموم کردی و داری یه نفس راحت میکشی، که یهو نفس ت قطع میشه. چون پشت سرت رو نگاه کردی و دیدی که در قابلمه یا خود قابلمه رو نشستی:/

    و اینجوری یاد میگرید که باید هر از گاهی اون هم وقتی لازمه پشت سرمون رو یه نگاه بیندازیم.

  • ۸ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 8 Mordad 02

    صندلی داغ با زیزی بلاسم

    سلااااام. مثلا قرار بود تا امروز یه عالمه پست بزارم :/

    ولی چون دارم سخت میگیرم، داره سخت میگذره.

    چون میخوام اوکی باشه.

    خب حالا که اومدم و از اونجایی که دوست داشتم، من هم روی این صندلی ها بشینم.

    هروقت که دوست داشتید و از زمان و مکانی که دارید این پست رو میبینید.

    میتونید ازم سوالات جنجالی (عادی هم اوکی) بپرسید.

     

  • ۶ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 28 Tir 02

    بیدار شید، من اومدم

    سلااااااااااااام دوستان بیانی عزیزم. حال و احوال تون چطوره؟؟

    چیکار ها میکنید؟؟ تابستون خوش میگذره؟؟

    از الان اومدم تا روز هایی که نبودم رو جبران کنم.

    پست هایی که قول داده بودم رو پست کنم و

    پست هایی که همواره میزارم رو.

    ممکنه یه تغییراتی در اینده در کار باشه.

    با یه لحظه هم که شده خوشحال شید چون من اومدم خخخ.

    میدونید باید به این تعطیلات وبلاگی میرفتم، خیلی خوب بود با اینکه میخواستم بیام

    و پست بنویسم ولی باعث شد روی درس هام متمرکز تر بشم. شاید فقط تابستون ها اومدم وبلاگ!!

    و همچنین احساس میکردم پستی که دارم مینوسم چرت و پرت هستش

    و مثل لایو اکشن های مسخره دیزنی میمونه که انگار یه پستی نوشتم

    و منتشرش کردم که بگم اره من هم پست مینوسم.

    با این حال وبلاگ وینکس قراره پوستم رو بکنه:")

    نه اینکه وبلاگ نویسی کار بدی باشه فقط از اینکه نمیزاره به بعضی از کار هام برسم، اذیت میکنه.

    تابستون قراره سینمایی های جالبی بیاد و

    ما هم میتونیم از خوندن نظرات مردمی که رفتند سینما و دیدند، کیف کنیم.

    مثل سنمایی باربی که هم برای دوستداران باربی و هم برای دوست ندار های باربی توصیه شده،

    سینمایی جدید حاج نولان که نولان گفته بعد دیدن ش قراره دهن تون باز بمونه و زبان تون قاصر خواهد بود.

    دو تا شون هم قراره تو یه روز اکران بشند خخخخ.

    سینمایی جدید پیکسار به اسم عناصر، اینبار رفتند سراغ " اگه عناصر احساس داشتند".

    انگار قبلا بازی بوده یا از یه بازی الهام گرفتند.

    روز اولی که اسم ش رو دادن بیرون، یکی تو کامنت های ایستا اون پست، نوشته بود که

    " من میدونم که آواتار میتونه دنیا رو نجات بده. اوا، اکانت رو اشتباه اومدم". بامزه بود خخخخ.

    لایو اکشن پدرم مون رو دراورد پری دریایی از دیزنی هم بالاخره قراره دیجیتال ش بیاد

    تا ما هم نگاه کنیم، وقتی نگاه کردم، یه پست کلی برای ش مینویسم.

    ولی عوض ش سینمایی دوم مردعنکبوتی مایلز قرار نیست به این زودی بیاد.

    بیاد یا نیادش مربوط نیست چون من باید بیشتر اسپایدر من ها رو نگاه کنم بعد این یکی رو:"""

    دیگه نمیدونم چی ها قراره به زودی یا تو این تابستون بیاد.

    تو فکر اماده شدن برای امتحان ارشد هستم ولی به نظرم یه دو سالی لازم دارم .

    چون از یه طرف من راضی نیستم بدون شغل و درامد وارد این مرحله بشم

    و از طرفی باید منابعی دیگه هم لازم باشه، بخونم. خب دردسر یکی، دو تا نیست که.

    از یه طرف هم مجبورم به خاطر ور داشتن های واحد های کم، یه سال بیشتر بخونم،

    از یه طرف دیگه اصلا نمیخوام ترم تابستانه رو ور دارم. ولم کنید.

    خب فعلا بعدا میبینم تون :*

  • ۶ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 4 Tir 02

    چای کیسه ای 30

    امسال که ساعت ها رو نکشیدیم. خیلی خوب شده. قبلا، انگار همه چیز دیر میشد. بدون اینکه بخوای، ولی الان انگار همه چیز سر جاشه، بجز زود بیدار شدن. قبلا ها و یا تو پاییز و زمستون، وقتی ساعت 6 یا 7 صبح بیدار میشدی، یکم تاریک بودش وقتی ساعت 8 میشد، هوا تازه روشنتر شده ولی الان انگار مثل کارتون ها داری وسط صبح میری کلاس. خخخ.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 10 Ordibehesht 02