خوابم میاد

چایی؟؟

به نام خدای همیشه بیدار

سلام سارا زی زی بلاسم صحبت میکنه

به سرزمین من خوش اومدید

بسی خوابم میاد ولی نمیتونم بخوابم

چایی میل دارید؟؟

از کتاب ها و انیمیشن ها

و یکمی هم از گذر  زندگیم پست میزارم

ممنون که بهم سر زدی :)

 

 
 
 
 

.

 

F

heavy

linkin park

 

 

اینجا هم هستش

این اهنگ رو خیلی دوست دارم

و همونی که تو قسمت درباره وب نشتم

موزیک باکس هم ساخت فرهان میباشد

  • ۳۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 31 Shahrivar 00

    چای با طعم کمیک بوک 12

    بیاید در مورد مانگا هایی که خواندم صحبتی بکنم که شما هم بخوانید. و اگر کمیک باحالی درنظر داشتید. به من هم پیشنهاد بدهید.

    اول از همه این خبر را  بدهم که مانگا نوراگامی بالخره تمام شد. من از یه جایی فلاپ کردم ولی الان دیگر وقت شد که یک بار دیگر از اول بخوانم ش. دوم اینکه مانگا یونا از سپیده دم هنوز تمام نشده. مانگاکا این اثر زمان تمام شدن، ناکجا اباد موعود، گفته بود که داریم وارد ارک اخر میشویم.

    بعضی وقت ها حس میکنم. بعضی از مانگا ها مثل فن فیک می مانند ولی روی داستان شان قشنگ کار شده. مثلا موریارتی وطن پرست، شبیه به یک فن فیک از داستان های شرلوک هست همراه با شیپ شرلوک و جمیز موریارتی. با این حال من، شرلوک رو با جان شیپ میکردم تا وقتی که جان ازدواج کرد. :"

    مانگا جوجوتسو کایسن رو هم تا اخر های فصل اول انیمه ش خواندم ولی گذاشتم ش کنار. چون انگار نوراگامی و هری پاتر، با چاشنی ناروتو و اتک تایتان را مخلوط کردی و این اثر را به وجود اوده است. تنها چیزی که ازش میبینم اسپویل هست چون اصلا حوصله خواندن ش را ندارم. شاید هم به ذائقه ام نخورده است.

    عوض ش مانگا خادم سیاه، اشاره های قشنگی به هری پاتر، داستان و اتفاقات ان زمان انگلستان کرده است. 

    مانگا سگهای ولگرد بانگو ایده جالبی دارد. اینکه  چند تا نویسنده و شاعر فلان زمان را کنار هم جمع کنی و قدرت های باحال و لباس های امروزی بهشان بدهید، خیلی باحاله است مخصوصا گذاشتن نویسنده به جای شخصیت اصلی داستان ان قدرت ولی بعضی وقتها داستان برای من عیجیب و گنگ میشود که من میندازم ش سر ندانستن تاریخ ادبیات ژاپن، روسیه و امریکا یا نخواندن کتاب مورد نظر. ولی جدا از ان، از وقتی که داستایوسفکی وارد بازی شده است، کلا نمی‌فهمم چه خبر است. دقیقا دارد چیکار میکند.(اسپویل: اتسوشی شبیه به بچه هایی ست که والدین شان میگوند فلان دانش اموز زرنگ است از او یاد بگیر و وقتی ان دانش اموز را میبیند، یادش می اید که باید یک خودی نشان دهد. در حالی که همین دو ساعت پیش داشت دنبال کاسه ای برای اشک هاش می‌گشت. مثلا چهار فصل گذشته است ها.)

    من از خبر انیمه شدن، مانگاهای مورد علاقه ام همیشه ناراحت میشدم ولی از فلاپ شدن مانگا توسط مانگاکا بیشتر. به همین دلیل بهتر است برای من ایرانی که کمترین کمکی هم نمی‌توانم به مانگاکا ان ور ابی بکنم، این است که خیلی سرش ناراحت نشوم و در بالشی از گریه به خواب بروم.

    برای خبر  انیمه شدن مانگا کومی سان و شوهر خونه دار هم ناراحت و هم متعجب شدم. چون چپتر های شان خیلی کوتاه بود و من مانده بودم  که چطوری قرار است انیمه  شود. بعضی وقت ها هم چپتر ها بهم ربطی نداشتند. که یادم افتاد، ما چیزی به نام انمیشین کوتاه داریم، پس چرا انیمه کوتاه نداشته باشیم. 

    مانگا بی ال گرگ و میش خارج از فوکوس، با چپتر های کم که داشت، انیمه شد ولی با این حال مانگا معروف بی ال ده شماره، انیمه ش کنسل شد. بنده هم اول، خیلی ناراحت بودم برای خبر انمیت ده شماره ولی بعدا ناراحت تر شدم برای کنسل شدن ش. چون چه کسی بد ش میاد، یک طرفدار دیگر به این مانگا اضافه شود. همه که کمیک یا مانگا یا حتی کتاب نمی‌خوانند. 

    تنها خبر انیمه شدن که خوشحالم کرده بود، تایید فصل دوم مانگا ناکجا اباد موعود بود. چون این باعث میشد که بقیه هم با شخصیت ها و اتفاقات باحال مواجه بشوند. ولی استدیو یا حالا مانگاکا یک فکر دیگر داشت و گند زد به انیمه. خب نمیساختید. حتی نساختن ش هم باعث میشد بروی سراغ مانگا. بعد، از آن ور شیطان کش با همان موضوع دارد پول را از سینما و جاهای دیگر پارو میکند ولی  داستان پردازی بدی دارد و تنها خوبی اش زیبایی انیمه و چند تا کاکتر و شمشیر های بامزه شان است.

    از اینها بگذریم. جدا شدن انیمه از منبع اصلی رو باید کجا دلم بگذارم. همین ناکجا اباد موعود مثال بارزش هست. مثال بارز تر ش مانگا توکیو غول هست. البته ان زمان که این خبر را شنیدم. تازه وارد دنیا اوتاکو شده بودم به همین دلیل، خیلی خوشحال بودم که میتوانم مانگا را به جای تماشا کردن انیمه، بخوانم. ولی اینکار را نکنید، شرکت های انیمه سازی عزیز. اینکار جرم محسوب میشود یعنی چی اخر. فکر کنید کسی که  مانگا را خوانده به دوست ش چیزی اسپویل نکرده تا انمیت ان قسمت بیاید و بعد سوپرایز شود ولی نه، مانگا خوان عزیز، شما یک دلقک به تمام عیار هستید که ارایش تان را یادتان رفته.

    یه چیز جالب دیگر، برعکس این اتفاق هم میافتد . مثلا انیمه دیگری. منبع اصلی ش یک ناول به همین اسم هست و مانگا هم داره. مانگا کوتاه تر هست ولی اتفاقات اخر مانگا با منبع اصلی خیلی فرق دارد. و برای تان سوال میشود که، چرا؟ 

    خیلی مانگا ها و ناول هایی از انیمه هایی سراغ دارم. ولی یا ترجمه نشدند که میروم سراغ انیمه ش. یا انیمه هایی که بقیه مانگا یا ناول را قرار نیست پوشش بدهند که اینجا میروم سراغ منبع ش که ان هم به احتمال زیاد ترجمه نداره.

    در حال حاضر دارم، مانگا دان دادان و ستاره من را میخوانم که دان دادان، به خاطر اینکه انیمه پاییزی امسال است و با همین چند قسمت، خیلی معروف شده است. به سراغ ش رفتم و دیدم واقعا هم ارزش خواندن دارد و هم ارزش نگاه کردن. اگر حوصله کردم حتما انیمه ش را هم نگاه میکنم.

    ستاره من یا oshi no ko ، به خاطر یک نظر، این مانگا را شروع کردم. اوایل انتشار انیمه ش، که موضوع تناسخ در ان بود، خیلی حال نکردم تا اینکه همین پاییز کسی در مورد سختگیری هایی که کمپانی ها با خواننده های کی پاپ انجام میدهند، نوشته بود و گفته بود این انیمه واقعا چهره واقعی صنعت موسیقی را نشان میدهد.

    مانگا بخشش (given) و ناکجا آباد موعود را هم به خاطر اینکه دو تا مانگا های مورد علاقه ام است، باز خوانی میکنم‌.

    خب دیگر بس است. تا پستی دیگر بدرود.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 16 Aban 03

    ماجراجویی در اکتبر

    اکتبر امسال برای من کلا عجیب شروع شده.

    ۱. تبریک زود هنگام هالووین به اسرا.ییل توسط کشورم.

    شباهت عجیب اسکلت جک و جمال واپر از Twisted Wonderland به گوجو و گتو از مانگا jujutsu Kaisen. الان باید این دو تا ( گوجو و گتو) رو اینجا هم تحمل کنم. 

    ۲. بالاخره وارد عادت ماهانه شدم. اصلا سر وقت نمیاد. 

    لیک شدن یه عالمه اطلاعات از فصل نهم وینکس کلاب.

    ۳.تعطیل شدن، تنها دو تا کلاس هفته بعد پیش رو که خیلی رو اعصابه و من هم حوصله برگشتن به خونه رو ندارم.

    منتشر شدن یکی از سنگین ترین چپتر های سگهای ولگرد بانگو یعنی چپتر ۱۱۹. بالاخره داره یه چیز هایی معنی پیدا میکنه.

    روز دوست پسر هم هست.

    بقیه ش رو خدا به خیر کنه خخخ.

    ۷. زنجان گردی

    ۸. سولو سوم لیسا

    ۱۱. سولو جدید جنی به اسم مانترا، اعلام نتایج کارشناسی و قبولی خواهرم و دختر خاله ام، تموم کردن کتاب دوم انشرلی، تموم کردن انمشین مانکی کید.

    اره دیگه تا آخرش یه عالمه اتفاق خوب بیوفته انشالله.

    ۱۲. تولد سی سالگی دریم ورکس 

    ۱۴. اولین برگشت به خونه

    ۱۵. خانه جغد دو سال شد.

    ۱۸. سوپرایز رزی یعنی آهنگ apt، از رزی و برونو مارس

    ۲۱. اولین تبلیغ از ریبوت وینکس کلاب.

    ۲۲. اولین سرماخوردگی پاییز-زنجان، پایان جلد سوم آنه شرلی

    ۲۸. دوباره برگشتم خونه خخخ. گروه کیپاپ katseye، هم وینکس کلاب رو برای هالووین شون انتخاب کردند.

    ۳۱. هالووین 🎃 مبارک، پادشاه کیپاپ یعنی جی دراگون، کامبک داد. انتشار قسمت دهم هالواباس.

    پ.ن: اسم پست به الهام از کانال غزل عزیز، عوض شد.

    پ.ن۲: آقا برای هالووین دو تا پست تو سرم داشتم ولی نتونستم بهش برسم. حتی برای اون یکی وب هم اخر شب یکی به زور درست کردم. حالا اگه می‌پرسید مگه زوری؟ خب، نه. همین جوری دوست داشتم اون پست مناسبتی این روز باشه ولی افتاد برای یه روز دیگه:)

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 10 Aban 03

    زبان و نقاشی و چیز های دیگه

    سلام دوستان. همان طور که گفتم قرار است

    چند تا از لینک ها و توضیحات بیشتر در مورد این پست را برای تان بگذارم.

  • ۰ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 9 Aban 03

    قند (در باب مطالب بنده)

    خب انگار باز ستاره بنده مریض شده. بنا به دلایلی، مطالب منتشر شده بنده رو بهتون نشون نمیده. پس تصمیم گرفتم پست که منتشر میکنم رو دو بار دیگه در هفته هم باز نشر کنم. جمعا میشه روز های زوج. ولی این رو یادتون باشه که بیشتر وقت ها شنبه هر هفته پست خواهم داشت :)

  • ۳۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 2 Aban 03

    باهم قلاب بافی کنیم؟؟؟

    میدونی اینجور پست هایی که مثل ولاگ یا خاطره نویسی اند رو خیلی دوست دارم. انگار فقط یه قسمت خاص رو از دل خاطرات رو در اوردی و داری تقدیم بقیه میکنی.

    خب میخوام هرچی از تجربه قلاب و قلاب بافی دارم رو باهاتون به اشتراک بزارم.

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Thursday 26 Mehr 03

    با من ورزش کنید ورژن تابستانه 1403

    خب من چون خیلی هیجان زده بودم که بهتون خبر قبولیم رو بدم. دیگه یادم رفت. لینک بعضی چیز ها رو برای تون بزارم که شاید دوست داشتید. ازشون استفاده کنید که با تشکر از شرلی عزیز، بهم یاد اوری شد.

    خب اول از همه ورزش، همون طور که از این پست میدونید. من با یه اپ ورزشی کار میکنم. عکس ش رو برای تون میزارم.

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 7 Mehr 03

    تابستان 1403 خود را چگونه گذراندید؟؟

    سلام بیانی ها عزیز. تابستان 1403 نیز تمام شد. امسال تا جایی که توانستم از این تابستان کار کشیدم ولی با خودم میگویم کافی نبود چون در بعضی جا ها احمال کار کردم که برای من شرم اور است. اما خوشحالم که به جایی رساندم شان.

    ورزش این تابستان خیلی خوب بود. البته به جای کاهش وزن، کاهش سایز کردم. از روی عکس ها و لباس هایی که داشتم میتوانم بگویم که چربی ها از جای بد مثل شکم به جای خوبی مثل ماهیچه ها رفته اند. شروع خوبی ست. به نظرم برای کاهش وزن باید روی تغذیه ام کار کنم. 

    یک خبر خوب دیگر هم دارم. کارشناسی ارشد در  عین ناباوری قبول شدم. خودم هنوز که هنوز باورم نمیشود که پرونده کارشناسی را تازه بسته، دارم مال ارشد را باز میکنم. اینبار قرار است به استان دیگر بروم. یعنی زنجان. کارشناسی در استان خودمان در شهر تبریز بود. که حدود دو ساعت با شهر بنده فاصله داشت. اما زنجان حدود پنج ساعت راه دارد. امیدوارم ارشد را به خوبی تمام کنم و مثل کارشناسی بهش  گند نزنم. البته کارشناسی را در اواخر به خوبی جمع کردم. ان معرفی به استاد را یادتان است، خیلی راحت بود فقط کاغذ بازی اش ناراحت کننده بود ولی هم ساده گرفت و هم نمره را همان لحظه داد.

    خیلی قلاب بافی کردم و در پست های اینده قرار است بهتان مفصل نشان دهم. نمیگذارم مانند پست خیاطی شود. نگران نباشید.

    متاسفانه به ICDL خیلی نپرداختم و تاجایی word را یاد گرفتم. یکی از دلایلی که میخواهم این حرفه را یاد بگیرم. مهم بودن ش در استخدامی هاست. شاید این شش ماه توانستم به پایان برسانم ش. 

    دنبال حرفه نویسندگی هم رفتم و دلیل اینگونه نوشتن هم همین مورد است. یکی از منابعی که پیدا کردم. توصیه کرده بود بهتر است متن بدنه به زبان معیار باشد. ان زبانی که معمولا مینوشتم زبان گفتار بود. از طرف دیگر اگه وارد محتوا نویسی شدم هم، یاد گرفتن اینگونه زبان خوب است. قرار است دیگر اینگونه بنویسم. امکان دارد اوایل برای من و شما سخت باشد ولی تمرین خوبی است. اگه نظری داشتید مثل همیشه نظر بدهید. لازم نیست به زبان معیار بنویسید. داشتم میگفتم، برای نویسندگی به دنبال خیلی منابع رایگان گشتم و در اخر یک کانال خوب، اواخر شهریور در تلگرام پیدا کردم که از دو هفته پیش شروع دوباره داشته است.

    قرار بود  انمشین و نقاشی هم انجام بدهم که به در های بسته خوردم ولی در نهایت برای ان هم یک منبع پیدا کردم. ولی از انجایی که خوداموز پیش میروم. به کندی پیش خواهد رفت. برای انیمشین منبع دارم ولی هنوز شروع اش نکردم به خودم گفته ام باید نقاشی ام را  درست کنم، بعد. شاید هم به سراغ ش نرفتم. نیمیدانم. به ارایش هم یک نظر انداختم و یک ویدیو خوب در یوتوب پیدا کردم که برای تمام سال ام مناسب و مفید بود ولی یک خط هم بر روی چشم مانم نکشیدم. :/ 

    از طرف دیگر پست های کتابخوانی و فیلم ام را تکمیل کردم. امیدوارم از توضیحات و معرفی اش خوشتان بیاید. سعی کردم مفید، جالب و بدون اسپویل باشد. رانندگی را هم کمی تقویت کردم ولی هنوز راه دارم. در پارک کردن خیلی مشکل دارم. فقط میتوانم ماشین را برانم. خخخ. زبان انگلسی را هم یک نیم نگاهی کردم ولی ان هم هنوز جا تمرین دارد. سعی دارم امسال ایتلس ام را بگیرم.

     باز هم قرار است در این بیان باشم و پست هایی بگذارم. پس امیدوارم شما هم به دیدن ام بیاید. البته من هم باید به دیدن تان بیایم.

    + من خودم جز کسایی هستم که از موضوع تابستان خود را چگونه گذراندید بدم میاد. بعد اسم پست م رو این گذاشتم.

    ++ دوستان تو نظر دادن راحت باشید ها مثل همیشه بنویسید. من فقط دارم تمرین میکنم. یهو دید به تنظیمات کارخونه هم برگشتیم. نگران نباشید. متن ش رو از قبل نوشته بودم.

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 31 Shahrivar 03

    چشنواره فیلم و سریال های تابستونی من 1403

    با خودم گفتم من که کتاب ها رو تو یه پست لیست میکنم. خب چرا فیلم و سریال ها رو نکنم. اینجوری همون پست دیده میشه و هم دوست هاش و کاغذ یعنی پست حیف نمیکنم. خخخ. میدونی این جوری یه پست در مورد یه چیز نوشتن خیلی بهتره چون باعث میشه اون موضوع بهتر دیده بشه ولی لیست کردن چند تا موضوع  تو یه پست، بد نیست.

    خب پس مثل چالش کتابخونی تابستانه. میخوام یه سری از فیلم و سریال هایی که از تابستون قبلی تا الان نگاه کردم رو بهتون معرفی کنم. امیدوارم دوست ش داشته باشید.

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 24 Shahrivar 03

    چالش کتاب های تابستانه 1403

    خوش اومدید به چالش کتاب های تابستانه امسال. این چالش رو سال پیش هیرایی جون شروع کرد و از اونجایی که پارسال باهاش خیلی حال کردم. با خودم گفتم که  همیشه برای معرفی کتاب هایی که اون سال خوندم، این چالش رو انجام بدم.

    شما هم اگه دوست دارید میتونید تو این چالش شرکت کنید. کافیه کتاب هایی که امسال خوندید رو بهمون معرفی کنید و نظرتون رو در موردش بگید.یعنی به صورت رسمی از همه دعوت میشه.

    من قراره یه هفته در میان و دو بار تو همون هفته، از کتاب هایی که خوندم، در موردش برای تون بنویسم. 

    امیدوارم از کتابهایی که خودندم خوشتون بیاد و  شما هم بهش یه نگاهی بندازید. بله کمیک هم دارم.

  • ۷ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Friday 16 Shahrivar 03

    چای کیسه ای 36

     هیچ کس، هیچ احدی.

    وضعیت پستهای من:

    این یه عکس از وضعیت بازدید پستهای بنده است:

    میبینی چطور میتازه. هر وقت نگاه ش میکنم حس میکنم همین الان که بیاند اینجا رو ببندند. نظرات داشت، خیلی هم استقبال شد ولی نظرات ش دیگه داشت اذیت کننده میشد. یکی میگفت از کجا پیدا کنم. یکی میگفت از اون خشن ها معرفی کن. بنده هم اصلا تو فکر یه پست دیگه از بی ال ها نیستم. 

    این هم وضعیت پستهای ناکجا آباد موعود ام:

    امیدوارم پستهای انالیز طوریم، مثل پست بی ال خوب بتازه. خخخ. اگه نشد هم پستهای دیگه ام خوب بتازه:""""""""""""")

    قضیه میم بالا رو هم میدونید دیگه. برای کسایی که نمیدوند، هردوشون تیراندازهای المپیک امسال هستند. سمت چپی یه خانم از کره است که یه لنز و یه کاور برای تیراندازی بهتر، استفاده کرده و سمت راستی هم یه اقا از ترکیه است که با یه دست تو جیب ش، اومده و مدال نقره رو هم برده. فکر کنم خانمه چیزی نبرده وگرنه جایی مینوشتند.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 17 Mordad 03

    هشت سال با ناکجا آباد موعود

    دیروز، هشتمین سالگرد ناکجا اباد موعود بودش. به خاطر همین از همین تریبون اعلام میکنم که قراره یه عالمه پست ازش بزارم. راستی اینها هم تبریک از طرف عوامل مون.

    توتیتر رسمی، این توییت رو منتشر کرده.

    دموزو پوسوکا، گرافیست مانگا مون. دو تارت کشیده. یکی با پله ها عدد هشت رو کشیده و گفته که امروز، روزی که هشت سال از سری ناکجا اباد موعود میگذره! ممنون از حمایت های امسال تون.

    و اون یکی هم اما و نورمن عدد هشت رو با دست شون درست کردند و ری هم با جلد هشتم.

    ناکجاابادموعود

    این هم فکر کنم از طرف نویسنده مانگا مون باشه. نوشته که امروز، هشتمین سالگرد شروع سری هست. ممنون که این همه سال عاشق کار م بودید! از طرف ایزومی سنسی یه تصویر یادبود بهمون رسیده! بجز این، رویداد های دیگه ای هم تو راهه.... یه نسخه تلویزیونی خارج از کشور هم دست ساخته! لطفا منتظر ش باشید!

    مننظورش از حرف اخری شون. نمیدونم چیه. ولی من منتظر همچین چیزی نیستم. راستی، ایزومی سنسی دیگه کیه؟؟

    ممنون از نگاه تون. این روز رو پساپس بهتون تبریک میگم. چه جدید اومدید. چه قدیم. بیاید یه بار دیگه این مانگا باحال رو باهم بخونیم.

    طبق معمول اون یکی پست های  ناکجااباد موعود که ده بار برای تون مزارم.

    معرفی اثر و چیز های دیگه اش.

    تا کجا انمیت شده؟؟

  • ۱ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 13 Mordad 03

    با من ورزش کنید ورژن این سال تحصیلی.

    بعد از این پست. راشلی ازم پرسید که الان که میری دانشگاه. باز هم ورزش میکنی؟؟ و خب الان اومدم که به این سوال جواب بدم.

    همون طور که از پست قبلی میدونید، من سه کیلو با این اپ، حدود یه ماه، وزن کم کردم. ولی اون سه کیلو اخر ماه به خاطر استراحت و پتانسیل کم بدنم برگشتند.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 17 Tir 03

    چای کیسه ای 35

    تو خونه ما فصل ها چطور میاند.

    پاییز : یا مامان خودش رب درست میکنه

            یا دنبال کسی که رب درست و حسابی درست میکنه.

    زمستون : روشن کردن بخاری

    بهار: تمیز کردن جاهایی که حتی یادت نمیاد وجود داشتند.

    تابستون: قطع شدن اب و برق

    خونه شما، فصل ها چطور خودشون رو نشون میدند؟؟

    با تمام اینها، این فصل رو هم سر میکنیم

    و در کنارش، یه چایی هم سر میکشیم

  • ۵ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 2 Tir 03

    کانالهای یوتوب دوستداشتنی من ۲

    یه بار این پست رو گذاشتم و با خودم گفتم از اونجایی که کانالهام زیاد شدند، باز هم بزارم.

    پس اگه اون یکی رو ندید، از اینجا میتونید ببیند.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Tuesday 25 Ordibehesht 03

    چایی در کنار انیمشین 5

    چرا هر کی میرسه یه گیری به ماه میده ؟

    خانه جغد یه روز موعود بود که خورشیدگرفتگی شد و یه اخرت زمان برای خودش بود.

    امفیبا، داک تلز، گیسوکمند تو همه شون یه اتفاق بد تو کسوف افتاده. همه اش هم، تقصیر ماه هستش. حتی سگهای ولگرد بانگو هم از بس به ماه کامل اشاره کردند که اخرش گریبان گیر شون شد.

    گورو هم دزدی ش مثل این بود که از جعبه شکلات، اون شکلات جذاب رو ور داشتی. عملا نویسنده یادش رفته بود، نبود ماه برای زمین، یعنی چی.

    من هر وقت بهار میرسه، هوس سریال " شوالیه ماه" میکنم. چرا؟ چون دو، سه سال پیش، همین روز ها بود که نگاه ش میکردم. از طرفی هم اولین سریال بود که منتظر قسمت بعدی ش بودم. قبلا ها یا منتشر شده بود یا تو تلویزیون.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Wednesday 19 Ordibehesht 03

    شرک بروی یخ

    خبر داشتید، قراره شرک 5 بیاد. البته تا 2026 شاید خبری هایی ازش بشه.

    چون شرکت دریم ورکس، از خیلی وقت پیش تصمیم گرفته، هر سال 2 تا انمیشین سینمایی بده و با یه بررسی میشه گفت

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 8 Ordibehesht 03

    چایی در کنار انمیشین 4

    با من در مورد اینکه پسر نمیتونه فلان کار زنونه رو بکنه یا نمیتونه ارایش کنه یا در مورد گی و لزبین، بحث نکنید.

    من با این اساتید بزرگ شدم، عزیزان. 

    IF YOU KNOW, YOU KNOW

  • ۶ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Saturday 1 Ordibehesht 03

    من موتور ام تو چطوری؟؟

    سلام دوستان بیانی من. چه اونهایی که رفتند، چه اونهایی که هستند. احوالتون چطوره؟؟ من همون طور که گفتم موتور ام و در حال گاز دادن به این ور و اون ور هستم. بعضی وقت ها هم بنزین تموم میکنیم و میوفتیم رو تخت یعنی میرم پارکینگ یا میریم پمپ بنزین البته بعد اذان.

  • ۴ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Monday 20 Farvardin 03

    چای کیسه ای 34

    یه خاطره از تمیزکاری دارم برای تون که تو حین تمیزکاری به مامان تون نگید که مهمون میاد زیر تخت من رو نگاه کنه؟؟ ایش.

    اینجوری که روزی مامان من، دوستان همکارش رو دعوت میکنه و طبق معمول همه جا رو تر تمیز میکنیم، وسایل لازم میخریم و یه عصونه ای هم درست میکنیم. خلاصه مهمون ها میاند، پذیرایی انجام میشه. در این حین یکی از مهمون ها پیشنهاد میده که ضبط رو باز کنیم. از شانس هم سی دی اهنگ های جدید هم داشتیم ولی چون خیلی وقت بود که ظبط باز نکرده بودیم و ذهنم به تمیزی اونجا خظور نکرده بود. یکمی گرد و خاک داشت. خلاصه ظبط رو باز میکنیم و رقصیم.

    هیچی، بعد مهمونی.

    مامانم گفت چرا اونجا رو تمیز نکرده بودی؟؟

    من هم گفتم که یادم نبود و کسی هم متوجه ش نمیشد.

    مامانم: نمیشد؟؟ خیلی هم شدند. همه شون چشم دوخته بودند به گرد و خاک اونجا.

    هیچی دیگه از این به بعد هر وقت مهمون داشتیم دیگه تا جایی که میتونستم همه جا رو تمیز میکردم.

    شما هم پاشید برید زیر تخت ها یا زیر فرش ها رو یه دور دیگه جا بزنید تا قبل از شما، چشم مهمون بهش بخوره.

  • ۳ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Sunday 27 Esfand 02

    چای با طعم کمیک بوک 11

    دارم در مورد نکته جالب چپتر ۳۸ که یکی از OVA های انیمه ی خادم سیاه، صحبت میکنم.تو این قسمت یه مهمونی و یه معما در پیش داریم. جالبی این قسمت چیه؟

    اون کاکتر که هی بهش میگفتند، نویسنده ماهر و اون کسی نبود جز خود آرتور کانن دویل، نویسنده سری رمان های شرلوک هلمز که وارد یکی از رمان های آلن ادگار پو شده. 

    اگه می‌پرسید چطور؟؟ اینطوری که اول این قسمت، نویسنده خودش رو یه دکتر که بعضی وقت ها نویسندگی میکنه، معرفی میکنه و جدید ترین اثر ش هن به تازگی چاپ شده، این اثر تو همون قسمت، تو روزنامه ای که شیل دست ش بود، نشون داده میشه.

    این اثر، چیزی نیست جزء "مطالعه در اسکارلت" یا" اتود در قرمز لاکی" که اولین رمان از سری داستان های شرلوک هلمز بوده.

    و در طی حل معما تو قسمت، یه بار اسم ش رو میبینم که اسم ش " آرتور" هست.

    در نتیجه این نویسنده ماهر این قسمت کسی نیست جز آرتور کانن دویل نویسنده داستان های شرلوک.

    حالا قسمت دوم، حرفی که اول زدم. راست ش این حس منه.پس اگه حس کردید اشتباه بهم بگید. داستان این قسمت، مربوط به خود رمان "گربه سیاه" ادگارد آلن پو میشه. تو این رمان شخصیت‌ ها پشت در های بسته کشته میشند.

    و آرتور تو همین داستان و داستان های دیگه از شرلوک اسم پو یا کارکتر های داستان ش رو اورد و به پو لقب " یه مدل برای تمام زمان" رو داده.

  • ۲ نفر میخوان بگن که.....
    • سارا زی زی گولو بلاسم
    • Friday 18 Esfand 02