سلام بیانی های عزیز. چطورید؟؟ زیادی ساکت اند ستاره های بنده. از اثرات امتحانات و امدن تابستان که حق دارید چون ادم دلش میخواد فرار کنه البته نه به معنی خارج شدن از مسئولیت ها فقط برای نفس کشیدن دو دقیقه ای چون مجبوره برگرده سر مشق و تفریح ش.
ممممن دو امتحان سختم موند با یه پروژه تایپ. بعد ش باید اتاق رو تمیز کنیم و بعدش حدود یه هفته استراحت کنم بعدش اگه بشه ترم تابستان ور دارم این بار هم مجازی شد. چون نه خوابگاه غذا میده و نه مینی بوس هست که ما رو ببره سر کلاس راه هم دور نسبت به خوابگاه. ولی برای خود تبریزی ها نزدیک ایح ایح.
دلم لک زده بود برای پست گذاشتن و دوباره اومدم چرت و پرت بنویسم. بعد اخرین امتحان پست های فیلم وسریال ام رو ادامه میدم. و همچین مال مانگا ها رو یه دو سه تا پست نوشتم ولی هنوز کامل نیستش و اینا.
بعد قراره یه پست هایی به همین نام منتشر کنم تا بد عادت بشید ایح ایح. که در مورد زندگی ، گذر عمر بنده است. البته ایده اینجور پست رو از زهرا (معروف به خر شرک و حالا معروف به ویلو) و کالیستا (که فکر کنم اسم ش رو عوض کرده ولی یادم نیست چون نپرسیدم) گرفتم
اسم شون چای کیسه ای چون چایی هایی اند که زود دم میشند و میشه خوردشون/ نوشید.