میدونی اینجور پست هایی که مثل ولاگ یا خاطره نویسی اند رو خیلی دوست دارم. انگار فقط یه قسمت خاص رو از دل خاطرات رو در اوردی و داری تقدیم بقیه میکنی.

خب میخوام هرچی از تجربه قلاب و قلاب بافی دارم رو باهاتون به اشتراک بزارم.

اولین بار که میل دستم گرفتم، سوم راهنمایی تو درس حرفه و فن، قسمت پوشاک بود. معلم مون در مورد بافتنی با دو میل، به هر 24 نفرمون توضیح داد که چطوری از دو میل استفاده کنیم. نوبت به من که رسید، بیشتر از بقیه به من یاد داد. نه به خاطر اینکه با مامانم یه زمانی همکار بود، بلکه من نمیگرفتم داره چه اتفاقی می افته. بعد کلاس رفتم پیش استادم یعنی مامان خانم، که ایشون بهم درس بدند. خب، خدا رو شکر گرفتم چه خبر و یه چیزی بافتیم که دقیقا یادم نمیاد چی بود. فکر کنم یه مربع نارنجی بافتم. چون کاموام نارنجی بود. البته اوایل به هرچی شبیه بود بجز مربع. تا روز تحویل هم هی میشکافتم، می بافتم تا بالاخره این مربع نارنجی رو بافتم. که شبیه به مثلث بود.

مامان من و دو تا عمه ام، خیلی کار بافتنی هستند و از طرف همین سه بانو بافتنی های مثل لباس، کت دریافت کردم. میشه گفت یکی از انگیزه هام برای بافتنی همین سه بانو عزیز بودند.

تابستون همون سال سعی کردم بیشتر یاد بگیرم. در اخر دو تا لباس باربی بافتم. این هم عکس ش. اون پیراهن سفید سمت راست و اون لباس نارنجی سمت چپ. (دامن برای حفظ حجاب هست و مال خود باربی خانم.)

ولی مشکلی که من داشتم این بود که بعضی جا بد در میومد، بعضی جا ها خیلی سفت بود و مسئله مهم اینکه من داشتم با دو دست میبافتم. در حالی که مامانم و عمه هام با یه دست میبافتند. بعدش که فهمیدم مشکل چیه، تغییر کاربری دادم و با یه دست بافتم.

اگه نمیگیرید منظورم رو، توضیح میدم. منظورم اینکه وقتی بافته از میل راست به میل چپ میرفت. من هم از دست راست به دست چپ می بافتم. در حالی که بیشتر بافنده ها وقتی از میل راست به چپ میرفت، میل رو به دست که باهاش میبافتند مثلا دست راست شون، میدادند و به نوعی دارند یا به اصطلاح دارند با یه دست میباف اند. گرفتی چی گفتم؟؟؟ میدونم نگرفتی بی خیال.

بعدش هم دبیرستان و کنکور و بدبختی و اینها اومد تااااااااا کرونا که مامانم سال قبل ش بازنشسته شد. یکی از کارهایی که تو دوران بازنشستگی ش کرد تقویت کردن قلاب بافی ش بود. برای خودش پاپوش بافت. ولی متاسفانه نداریم شون چون بعد یه سال پاره شد، که ترمیم شون کرد ولی سال بعد، دیگه نشد ترمیم کنه، به همین دلیل، یکم این ور اون ور رو تو خانه تکونی تمیز کردیم و ازاد شد.

از اون روز دلم میخواست من هم قلاب دستم بگیرم و به اون دوران برگردم. به همین دلیل تابستون قبلی، بهشون گفتم که به من هم یاد بده. گفتند که من از ایستاگرام یاد گرفتم، تو هم اینقدر تو اون گوشی کمتر چرت و پرت نگاه کن. بعد من گفتم ایستاگرام ؟؟؟؟

از اونجایی که از جست‌وجو در ایستاگرام برای من چیزی درست و حسابی آید نشده بود، به همین دلیل بیخیال ش شدم و رفتم کنار دوست همیشگیم "یوتوب". از اونجایی که هیچی ازش نمیدونستم دنبال یه ویدیو فارسی با توضیحات ابتدایی میگشتم که به این ویدیو رسیدم.

لینک:https://youtu.be/MP_j2Ag17yU?si=LPnwDK8j6M9Sq8cA

ویدیو خوبی بود و بیشتر چیزهایی که لازم دارید رو به خوبی توضیح میداد. اگه رفتید سراغ ش سعی کنید اول ویدیو رو همین جوری نگاه کنید بعد ش بزنید عقب و همراه باهاش ترفند هایی که میگه رو انجام بدید و بعد اینکه یاد گرفتید، خودتون بزنید. ممکنه اوایل حلقه یا پایه ای که می‌زنید بیریخت در بیاد ولی بدونید که این برای کسی که نه قلاب دست ش گرفته یا آشنایی باهاش نداره چیز عادی هست و برای من هم اتفاق افتاده. یواش یواش دست تون درست میشه.

تو ویدیو ش قول داده بود باز هم از این ویدیو ها میزاره ولی بجز این، ویدیوی دیگه ای ندیدم، شاید هم لابه لای ویدیو هاش بود ولی من حوصله ش رو نداشتم.

به همین دلیل  نمیدونستم بعدش چیکار باید بکنم. گذرم افتاد به یه وبسایت، که اول ش بهت دایره رو یاد میده. پس من هم رفتم از یوتوب ویدیو مربوط به دایره پیدا و بافتم 

و نتیجه شد این (که قبلا بهتون نشون ش دادم. از این ویدیو یاد گرفتم.)

لینک:https://youtu.be/EJ0vrWfb_L4?si=rBmz5slru3OyvzzS

اون تابستون فقط همین بودش و من فقط درگیر ورزش ، کلاس تابستونیم و مهمونی بودم. همین. بعدش  هم که شهریور شد و تابستون تموم. ترم آخر شروع شد.

ولی خب به خاطر کم بودن درس، شروع به قلاب بافی کردم پس  دنبال اموزش های دیگه  تو کانال های خارجی تو یوتوب رفتم و بااین کانال اشنا شدم.

لینک : https://youtube.com/@simplydaisy15?si=P5USj76KjOIFMXxP

خوبیه این کانال این بود که دوربین ش خیلی به بافتنی نزدیک بود و میفهمیدم منظورش از "اولی رو نباف و دومی رو بباف" دقیقا کدوم حلقه بود. از هر کدوم از گره هایی که یاد داد یه چند تا بافتم. این جوری تفاوت نوع پایه هایی که میزنه، مشخص میشد. میتونید تو قسمت پلی لیست ش، پلی لیست اخری رو که برای مبتدی هاست، تماشا کنید. میدونم خیلی ها زبان شون خوب نیست ولی نگران نباشید فقط کافیه به پایه ای که میزنه چشمی دقت کنید و اصطلاح انگلیسی ش رو یاد بگیرید.  چون بعدا به کار تون میاد.

حالا نوبت دوباره بافتن دایره است. با همون ویدیو قبلی. که نتیجه شد این:

همون طور که میبینید، دایره های متفاوتی اند که بهتون میگم چرا.

و بعد ش نوبت مربع است. اون رو هم از کانال انگلیسی یوتوب که بهتون اون بالا گفتم، یاد گرفتم و نتیجه شد این:

به مربع ها میگند granny square.یعنی مربع مامان بزرگ. نمیدونم چرا همچین اسم دادند. این مربع ها رو میتونید تو طرح و رنگ های مختلف بیافتید و بعد بهم وصل کنید تا کت، لباس یا کیف داشته باشید.

فکر نکنید که من فقط یه بار دایره یا مربع بافتم. تا اینجا هرکدوم رو نزدیک به پنج بار بافتم و شکافتم شون. درسته کاموا از حالت ش در میاد ولی من نمیخوام برای تمرینم چیزی رو حیف کنم. به خودم قول یه ماه تمرین رو دادم. تا ببینم توش خوب یا میشم یا نه.

بعد اون میتونم به خودم اجازه بدم که چیزهای گوگولی و خوشگل و بزرگ ببافم. البته هنوز اشکال هایی تو بافتنی دارم مثل بسط دادن، کشیدن و.... ولی اگه بتونم و خانواده هم موافقت کنند، یه انلاین شاپ گوگولی با انواع بافتنی میزنم. امیدوارم شما هم ازش خوشتون بیاد و ازش استقبال و خرید کنید.

امیدوارم شما هم به کار یا هنری که دوست دارید، برید دنبال ش. هرچه قدر سخت یا ناشنا باشه امیدوارم برید دنبالش و اگه بهش علاقه مند شدید ادامه اش بدید، نه اینکه اگه دید به درد تون یا به علاقه تون نمیخوره از روی اجبار انجام ش بدید.

الان دیگه عصر تکنولوژی و تو یوتوب یا اپارات یا سایتهای دیگه، انواع آموزش ها رایگان و غیر رایگان ش موجود و شما میتونید با آموزش های رایگان خودتون رو یه محک بزنید به قول مامانم از گوشه ش یه نگاه بکنید، ببینید چه خبره. دیگه نمیدونم،نداریم و نمیشه و کاش و این حرف ها رو نداریم. یا میتونی یا نمی تونی. 

حالا بعد اینها رفتم سراغ چیز های دیگه ولی نمیدونستم چی. که خواهر کوچکم گفت یه کیف کوچولو میخواد که بزار ت ش تو کیف ش. یه چند تا طرح داد و اخرش ویدیو ش رو تو یوتوب پیدا کرد و من هم دست به کار شدم.

اولی کوچیک بود و بجز سکه چیزی توش جا نمی‌گرفت. به همین دلیل اخر کار رو با یه ویدیو دیگه، بزرگتر ش کردم.

نتیجه اولین کیف کوچولو:

البته بیشتر کیسه است تا کیف کوچولو.  یکی از دوست هام گفت که وسایل خواهرت زیاد بوده. خخخ. ولی کیف دست خانمه، اندازه کف دست ش. مال من به زور کف دست میشد. آخرش فهمیدم که به خاطر کاموا هست که نازک بود به همین دلیل تو اخرین کار، کاموا رو عوض کردم. و یکم بزرگتر از اون چه تو عکس میبینید شد. اخرش دو تاش رو هم دادم به خواهرم. 

بعدش گفتم بزار برای خودم هم یه چیز ببافم. که با یه عالمه گشتند، یه زیرلیوانی پسند کردیم که وقتی جمع ش میکردی، شبیه به گل میشد. همون طور که تو عکس ویدیو میبینید:

و این هم نتیجه اش:

یه دونه هم برای خواهرم بافتم. طرح گربه:

خب تا همین جا. دیگه نبافتم. اگه باز هم بافتنی کردم تو یه پست همه شون رو بهتون نشون میدم. متاسفانه برای والدین گلم هنوز چیزی نبافتم ولی قراره ببافم.

قلاب هم تمام مدت شماره ۵ بوده. اکثرا هم با این شماره می بافند.

کلا من بدون ویدیو بی سوادم خخخ. هنوز پایه ها رو خوب بلند نیستم و شده ده بار ویدیو رو نگاه کرده باشم. اگه لینکی برای تون گذاشتم نیورد برای تون، کافیه اسم کانال یا ویدیو رو تو یوتوب سرچ کنید یا بیاید کانال بنده، اونجا لینک ها رو گذاشتم. حتی با یه سرچ میتونید ویدیو های بهتری پیدا کنید.

لینک کانال تلگرام:

https://t.me/Sleepziziinfo

کانالم دیلی طوری نیست و لازم نیست جووین بشید. فقط لینک یه سری چیز ها توش قرار میگیره. اگه هم شدید یه ماه میتونید، جوین باشید. خودم بعدا پاکتون میکنم.

لبخند روی دلهاتون. ممنون از نگاه تون.