اگه عنوان رو خونده باشید. اره قراره در مورد سه تا فیلم انمیشینی که این تابستون نگاه کردم، به ترتیبی که نوشتم، صحبت کنم.
فقط قبل شروع بدونید که قرار نیست خیلی پست قشنگی باشه چون من سر هر سه تاشون حرص خوردم.
به عنوان کسی که انمیشین سریالی معجزه اسا یا ماجراجویی در پاریس: دختر کفشدوزکی و گربه سیاه رو نگاه کرده.
و این تابستون هم یه فیلم پرررررررر هزینه ای داده که داستان سریال دوباره تعریف میکنه.
صبر کنید....
برای کسایی که نمیدونند: این انمیشین قبلا قرار بود تو کره ساخته بشه. حتی تبلیغ انیمه ای هم داره. ولی بعدش رفت به فرانسه و بعد دیزنی و چند تا شرکت دیگه. اخر سر این انمیشین فرانسوی ساخته شد. داستان در مورد دختری به نام مرینت که مسئولیت های قهرمانانه و زندگی روز مره روی دوش ش داره سنگین میکنه. در این بین سه تا فیلم دیگه. (تا اینجای کار داره و قراره بازهم داشته باشه.) همچنین بعد ها دارای کمیک به سبک کمیک ژاپن هم دریافت کرده.
و حالا یه فیلم جدید با هزینه بالا از کیفیت گرافیک بگیر تااااااا اهنگ و موزیکال بودن و تبلیغات ماشین و خود سریال بوده و اینکه قرار بود داستان سریال رو دوباره از اول تعریف کنه. نظرم در مورد ش اینکه .....
فیلم موزیکال مخرفی بود. مخصوصا اهنگ هاش. اگه انمیشین موزیکال خوب میخواید انمشین اسکروچ: سرود کریسمس، رو بهتون پیشنهاد میکنم. در حدی که دلتون یه پلی لیست ازش بخواید.
و اما این فیلم، فقط خوشگل بود. من تمام مدت این شکلی بودم که وای چه گرافیک زیبایی.
ولی داستان فیلم، اینجور بود که تمام اشک های ریخته شده فندوم تو سریال رو دادی به یه درخت خشک شده.
میدونید، ما سر سریال گریه کردیم، حرص خوردیم، چه فداکاری هایی که نشد. طرف برای حفاظت از اون جعبه لعنتی، حافظه اش رو از دست داد. یعنی فقط عصبانی بودم و تماما داشتیم دور سر خودمون میچرخیدیم. مرینت دو تا اهنگ خوند که نمیتونه یه قهرمان خوب باشه :/
ولی عوامل فیلم این شکلی بودند که ببین چه قدر قشنگ همه چیز. حتی کوچکترین ارزو فندوم رو هم براورده کردیم و من تمام مدت این شکلی بودم که نه، این چیزی نیست که ما بخوایم. نه.
به نظرم هدف از ساخت این فیلم بیشتر برای دوباره ساختن ایده انیمه ای ش بوده که بگند همچین داستان و ایده پشت انیمه ای بوده
خود سریال رو بخوام تعریف کنم، یه قسمت هاش انگار داری باب اسفنجی میبینی، یه قسمت هایی انگار داری انیمه شوجو میبینی. یه قسمت هایی انگار مارول نگاه میکنی. یه قمست هایی هم خود سریال رو نگاه میکنی. من، هرچه قدر که میگذره، از سریال زده تر میشم ولی همچنان به نگاه کردن بهش، ادامه میدم. به خاطر تعریف های بالایی که گفتم و اینکه دوست دارم قسمت هایی ببینم که پلگ یا گربه سیاه بیچاره نقش بسزایی داره و خوب که به این خواسته ما هم توجه میشه. به نظرم چیزی که کم داره منطق خاص خودش. انگار نویسنده چیزی رو یادش رفته ولی سریال خوبی هست.
حالا فیلم بعدی یعنی سوزمه
داستان در مورد دختری که یه در پیدا میکنه و میره و در های دیگه رو میبنده. سازنده این انیمه، سازنده انیمه اسم تو هم هست.
متاسفانه این فیلم هم فقط قشنگ بود با تمام تبلیغاتی که شده.
یعنی تمام دردسر های فیلم سر اینکه خانم سوزومه، فضول تشریف داره. اخه دخترم به تو چه که طرف چرا دنباله یه خونه خراب است یا یه در وسط یه خرابه است یا یه سنگ شبیه گربه است. اون گربه روی اعصاب هم که از وسط داستان یادش رفت دقیقا به چه دردی میخوره و اصلا چرا هست. کلا فقط خوشگل بود. پسر هم که از هاول در اومده بود. بس دیگه. نه صبرکن فقط یه نظر تنها خوبی این فیلم ساید کاکتر ها بودند و چه خوش شانس که همه بهش کمک میکردند :/
حالا فیلم اخر که مرد عنکبوتی در دنیای عنکبوتی
قسمت دوم زندگی، اولین مرد عنکبوتی سیاه پوست یعنی مایلز مورایلز هست.
و اره سر این هم حرص خوردم. اون هم باز داستان ش بود. چون منطق چرتی پشت حرف میگل اوهارو قرار داشت. بااینحال نسبت به دو تای بالا هم فیلم خوب و سرگرم کننده ای بود و هم گرافیک احساسی باحالی داشت مخصوصا تو صحنه های گوئن.
ولی حیف که داستان رو نصفه گذاشتن. که حق داشتند. چون ساخت سکانسی که همه عنکبوت ها توش حضور دارند خیلی وقتگیر بوده.
ساخت ش چهار سال طول کشید ولی کااااااااااش قسمت بعدی رو زودتر منتشر کنند، قبل از اینکه اتیش ش بخوابه و از تئوری های مسخره بالا بیاریم.
ممنون که یکی دیگه از پست های بلند من رو تا اخر خوندید و اگه شما هم حرص خوردید امیدوارم از اینکه یه پست در حق شما نوشتم، خوشنود تون کرده باشم و اگه نه به خاطر ناراحت کردند تون معذرت میخوام. از بین شون فقط سومی رو پیشنهاد میکنم.