تابستون امسال این جور گذشت که امتحانات یکمی ش افتاد تیر و بعد اون یه عالمه انیمیشن نگاه کردیم که براتون در حال گذلشتنم و وبلاگ وینکس سر میزدم و مطالب وب میهن بلاگ رو اونجا میزاشتم و همچنین پست برای ایستاگرام درست میکردم :/
اما یه اتفاق افتاد که خیلی دنبال ش بودم
اخر های تیر بود که دوستم کار پاره وقت بهم معرفی کرد این کار تو شرکت تخصصی پوست و مو نفیس (احتمالا به گوش تون خورده ) بودش یه کاره پاره وقت از نوع مجازی و گوشی بازی . یعنی گوشی رو میگیری دست ت کارت رو میکنی :/
این اولین کار پاره وقتم بود و خیلی تجربه خوبی بود و اینکه نسبت به کارهای پاره وقت دیگه راحتر بود پس نباید نق میزدم که زدم ولی رفته رفته بهتر شدم مخصوصا تو اخر های مرداد که متوجه خیلی چیز هاشدم
اساس این کار روی ارتباط سازی هستش و کاری که میکردم این بود به دوستان و اشنایان خبر میدادم که تو همچین شرکتی اموزش میبینم و از ما خواستن که شما رو به مشاوره رایگان شرکت مون دعوت کنم:)
تو این کار یه عده میگن اره یه عده میگن نه کسایی که میگن نه خیلی بیشتر از کسایی که میگن اره هستند و از اونجایی که من درونگرا هستم و تو یه غار یا تو قلعه با دیوار های محکم زندگی میکنم پس دوست زیاد و ارتباط زیادی نداشتم و از اینکه یهویی به یکی زنگ بزنی و شبیه کنایه " افتاب از کدوم طرف در اومده " بشی حس بدی میداد و اینکه از زیاد صحبت کردن خسته میشم خخخ
و انتظار ور نداشتن و گفتن " نه ممنون نمیخوام " زیاد بود چون مگه من کی ام که بگه اره و منم هی از بالا سریم میخواستم که پیامک و یا پیام تو ایستاگرام یا تلگرام بفرستم ولی بالاسریم هی انکار میکرد که اگه زنگ بزنی اصرارت بر اینکه دعوت کنی زیاد تا پیامک و اینا و راستم میگفت چون ایشون هم همین راه رو رفته و به گفته خودش از منم درونگرا تر بود و ادام های کمتری داشت
و همچنین حرف های سرگروه مون که میگفت اصلا فکر نکن که مزاحمی چون شاید یه نفر در بیاد که واقعا به این مشاوره نیاز داره و یا شاید بعدا نیاز داشته باشه
اوایل کار خیلی خوب بود با تمام سختی هایی که داشت (که یه چیز نرمال) تا شهریور زنگ های خوب و فروش خوبی داشتم حتی اگه از 20 تا زنگ 10 تاش اره گفته باشه خیلی خوب بود و قصد مون خبر دادن بود تا مشاوره و اینا
ولی تو شهریور کار ها اون جور که بخوایم پیش نرفت خوب اینم اینجوری شد ولی همچنان تو این کارم و نماینده فروش هستم و امکان داره تو اینده دور مشاوره شرکت بشم و مشاوره پوست و مو وناخن بدم امیدوارم و میخوام مطمئن باشم که مشاور خوبی میشم :)
حالا این کار به رشته من نمیخوره ولی خوب من همیشه دنبال کار پاره وقت بودم و وقتی سگهای ولگرد بانگو رو میخوندم به اتسوشی میگفتم که یه جورایی هم سنیم و تو یه کاری داری ولی من اونم ندارم چی میشد برای منم از اسمون شغل پیدا میشد که شد بیا بگریش و انقدر هم غر نزن اییییش
و اینکه بدونید من از اون ادم هام که پوست ش قشنگ جوش میزنه و حوصله کرم زدن نداره و قبل اینکار از خود همین شرکت مشاوره پوست گرفتم و تو دام کرم ها افتادم :/
یه چیز جالب از این شغل این شغل از نوع شبکه سازی .شغل خوبیه فقط گفتم ارتباط خیلی مهم حالا فکر نکنید شبکه سازی فقط تو این زمینه است نه تو شغل ها و تو زمینه ها ی دیگه هم میشه شبکه سازی کرد یکی از اون افراد همین اقا ادیسون خودمون
و نه تحصیلات خاصی از تون میخواد نه هزینه زیادی و از همه جور ادم توش هستش . مهارت های این کار رو خودشون بهتون یاد میدن .زمیتونید از تجربه های خیلی ها استفاده کنید و به قول خودشون دزد تجربه باشید تا اینکه خودتون تجربه کسب کنید
البته من هنوز شبکه ام رو درست نکردم چون اول میخواستم بدونم چه شکلی چون یه چیز جدید تو ایران وگرنه تو خارج خیلی وقت پیش بوده فکر کنم بعد جنگ جهانی با فروش ویتامین شروع شد ویکی پدیا رو بنگیرید
اره دیگه اینم از جمع بندی خاطره کار پاره وقتم تو تابستون :)
ممنون که خوندید :)