این انیمه رو هم کنار کاراگاه میلیونر دیدم. اینم 13 قسمته، هر روز یه قسمت قبل یا بعد کاراگاه میلیونر میدیم. فقط دو قسمت ش موند برای بعد عید که اونم افتاد اردیبهشت چون حوصله نداشتم بزنم موبایل خخخ.

اسم ش به ژاپنی Bungo to Alchemist

اینم مانگا نداره و البته رمان هم نداره در اصل یه بازی هستش به همین اسم با همون مضمون و شکل شخصیت هاش.

من خواستم بازی کنم ولی دیدم ژاپنی کلا. به خودم قول دادم برم ژاپنی بخونم بعد برم سراغ ش.

 یه مانگا داره، که فکر کنم مانگا جدایی باشه چون انچنان‌ربطی به داستان اصلی نداره :)

نه این به خاطر ژانرش نبود، به خاطر داستانی که داشت بود. میتونم بگم این انیمه یه  دانش ادبیات ژاپن بود که بیشتر روی  نویسنده های بزرگی مثل   ریونوسکه اکتاگاوا و اوسامو دازای (اول اسم شون رو نوشتم بعد فامیل شون رو -__-) کار کرده. همه نویسنده و شاعر های  پسر هستن. کلا شخصیت زن حضور نداره. علتش رو نمیدونم شاید به بازی ربط داشته باشه. تو انیمه خیلی قشنگ رمان و کتاب نویسنده رو معرفی و خلاصه میکنه و بعدش وارد کتاب میشدیم  و کتاب  و نویسنده رو بهتر میشناختیم.

مثل این بود که نویسنده روح و خون ش رو برای اون کتاب گذاشته باشه، به همین دلیل که یه شاهکار درست میکنند. شاید اول ش که نگاه کنید بگید که مسخره است چون رده سنی ش دقیق یادم نیست ولی میدونم که پایین 18 هستش و دارن یه کار رو انجام میدن، ولی داستان تو قسمت چهارم شروع به باحال شدن میکنه (این رو از کارتون میراکلس تجربه کردم که  باید زمان داد :))

و یادتون باشه خیلی به اکتاگاوا دقت کنید و  یادتون باشه که اقای اکتاگاوا از سگ ها بدش میاد حتما یادتون باشه.

فرقی که با سگهای ولگرد بانگو داره اینکه روی روابط واقعی نویسنده و خود واقعی نویسنده ها رو به تصویر کشیده  و یه چیز باحال دیگه اسم هر قسمت اسم کتاب  نویسنده است که قرار بهمون معرفی بشه، هستش.

من عاشق لباس هایی که تو کتابخونه پوشیدن اند ام خیلی باحال اند همه هم یه چرخ دنده دارند. جالب که اخرین کتابی که رفتیم توش  "چرخ دنده" بود 

از اینکه به وسیله یه انیمه فهمیدم دازای و اکتاگوا کیه و چرا این قدر مشهور اند، خیلی خوشحالم. بهم یاد اوری کرد که چرا ادبیات رو دوست دارم و چرا ادبیات انقدر باحال.

_این یکه که نه مانگا داشت نه رمانی

باز اپنینگ چه اسپویلی داره که ؟؟

همون لحظه تیتراژ :

+خب راستش اپنینگ از اول اسپویل داشته، البته سر قسمت اخرخیلی کرک و پرم رو ریخت. کلا داستان پشم ریزونی داشت. پس به تون توصیه میکنم تیتراژ اغازین رو اصلا از دست ندید.امیدوارم فصل دومی داشته باشه و ناکاجیما  هم اونجا باشه (میخوام ببینم ش خب)

حالا بریم یه گوشه ای بشنیم تا قسمت مورد علاقه ام رو بگم. راستش همه ش باحاله ها.

اولین قسمت مورد علاقه ام:

قسمت چهارم

(انگار خیلی دوستش دارم) چون ادبیات، نویسنده ها، شاعر ها و کتاب ها چه نقشی در زندگی مون دارند رو بخوبی نشون داد. البته کلش این رو نشون داد. ولی این قسمت خیلی خوب بود، مخصوصا دازای رو خیلی خوب معرفی کرد.

قسمت هفتم

این یکی هم رمان پرده جهنم اثر اکتاگاوا رو خیلی قشنگ نشون داد. تا حالا دید دشمن ت یا کسی که ازت بد ت بیاد کاری رو از عمد کنه که تو رو بکشه بالا؟؟ راستش اون دشمن ت نیست در واقع دوست و همدمی که بهترین ت رو میخواد حتی اگه زجر اور باشه.

قسمت  نهم

درمورد اوسامو دازای، خودش، دوستاش، زندگی ش، کتاب هاش به خوبی نشون داد. نشستن پازل اکتاگوا!!

قسمت دوادزهم و سیزدهم

در مورد اکتاگوا ست و همچنین حل معمایی که تو داستان به وجود اومده بود.

و تمام‌. دوستدارم در مورد نویسنده های ژاپنی هم مطلب بنویسم. البته براش حتما وب خوب و عالی وجود داره، حتما وجود داره. چون دوست داران ژاپن انقدر ها هم کم نیست  ممنون که خوندید :)