درود بر شما .از اولین کتابی که سال 1400 خوندم شروع میکنم. اسم کتاب "زنی در کابین 10"، به نویسندگی خانم روث ور هست.
در ژانر وحشت و راز الود.
راستش من اینو نمدوستم که ژانرش وحشت. پس چرا خوندیش ؟؟
خب راستش خوندن قضیه داره. قضیه اش اینکه به خاطر تنبلی و کرونا نرفتم کتابخونه ها رو بگردم تا نسخه چاپی کتاب درسی ها رو پیدا کنم. پس به همون الکتریکی ش از نرم افزار "کتبراه" بسنده کردم. راستش برای من خوندن کتاب الکترونیک چیز سختی نیست، چون دیگه عادت کردم و به دلایلی همین خوبه. ولی لذت ورق زدن کتاب چاپی یه چیز دیگه است:)
خخخخب این کتاب رو، کتابراه تو بهار امسال برای یه روز رایگان، برای کاربر هاش گذاشت. منم که دیدم رایگان، ورش داشتم. چه سود جویانه. البته کتاب، کتاب صوتی بود و زد تو ذوقم، چون همچین کتابی رو دوست ندارم. ولی نظراتش منو جذب کردن که برم دانلود کنم و بخونم یعنی بخونه. نظراتی مثل صداش خوبه،داستان کاراگاهی هست و..... و بله اینجوری نشستم تو تعطیلات عید، کتاب رو برام خوندن هی هی.
حالا داستان چیه؟؟ داستان درمورد یه خانم روزنامه نگار تو مجله گردشگری هستش، که به افتتاحیه کشتی مسافرتی دعوت میشه و باید چیز های خوب خوب از این کشتی بنویسه تا مردم جذبش بشن. تو این مسافرت، این خانم کاراگاه بازی ش گل میکنه. چرا؟ چون از کابین بغلیش صدای جیغ میاد و متوجه پرت شدن یه نفر یا یه جسد تو دریا میشه و وقتی به خدمه کشتی میگه. اونها هم میگن که این کابین از اول سفر خالی بوده!! جاااانم ؟؟ بله خانم لو (که اسم ش اصلا لو نداره) خانم مارپل میشه و خودش رو میاندازه تو هچل :/
یکم از اول داستان بگم :
"سرجایم خشکم زده بود و بدن گرم دلایلا که نفس نفس میزد را در بغل گرفته بودم و سعی میکردم بشنوم .هیچ . و بعد یهو خیالم راحت شد..."
این رمان قد و بالا رو به کسایی که شب فیلم ترسناک نمی بینه توصیه نمیکنم مثل خودم. لطفا وقتی هوا روشن بخونیدش یا گوش کنید :)
مخصوصا وقتی خوابش رو تعریف میکنه و یا داره غرق میشه @@ و همچنین اگه ترس از جاهای تنگ وتاریک دارید هم بهش رجوع نکنید.
بله همچین فوبیایی وجود داره که دارم اخطار میدم چون خیلی از این فضا تعریف میکنه و شاید نشانه ترس خود لو هم باشه. اگه عاشق داستان کاراگاهی هستید انتظار تون مثل کار های خانم اگاتاکریستی نویسنده داستان های پوارو نباشه فقط یکم بیارید ش پایین تر.
در مورد خانم روث ور هم باید بگم: اولین کار ایشون " جنگل تاریک تاریک " هستش. کلا تو زمینه وحشت و اتفاقات غیر منتظره مینویسه. پرفروش ترین سال 2015 بود. دومین کتاب هم که بنده خوندم، ببخشید برام خوندند، اونم مال 2016 جز پروفروش ها بود، حتی بیشتر از قبلی.
من تو جایگاه یه نقاد نیستم و فقط نظرم رو میگم: من خیلی دوستش داشتم و خیلی خوب نوشته بود جوری که سر هر بخش میگید عه تموم شد!! نههه. بریم بخش بعدی ....
ببشتر در مورد زندگی شخصیت اصلی، اینکه میترسه ولی با تمام این ها با شجاعت دنبال راز کشتی میره و قدم در راهی میزاره که همیشه میخواسته.
دلم میخواد بازم گوش بدم یا اگه شد خود کتاب چه چاپی و چه الکترونیکی رو بخرم.
ناشر ش " ماه اوا " و توسط خانم زهرا هدایتی ترجمه شده و گوینده هم خانم هاشمی بود. اخرش با اینکه بسی خوش تمام شد و وسط هاش داشتیم با دختر گریه میکردیم که الان میاند سر مون رو قطع میکنند، ولی داشتم گریه میکردم که دیگه قرار نیست، صدای خانم هاشمی رو بشنوم.
هی هی خب به پایان امد این دفتر
امیدوارم قشنگ نوشته باشم ش. بازم کتاب خوندم، از شون پست میزارم. خیلی دوست داشتم یه خلاصه ای نقاشی کنم که اگه انجام شد، در وب پست خواهد شد. البته اگه بشه اره اگهههه هی هی.
تابستان خوش باشید.